ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ایام رحلت پیامبر اکرم،حضرت محمد(ص) شهادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت حضرت امام رضا(ع) را تسلیت میگوییم
اهمیت «بیعت» و خواست و رضایت مردم در شیوه حکمرانی پیامبر(ص)
قرارِ رسول
گفتارهایی از محمود شفیعی مهراب صادقنیا و شاهین فرهت
دکتر محمود شفیعی
استاد علومسیاسی دانشگاه مفید
1«بیع» و «بیعت» با اینکه در لغت مترادف هستند اما دو کاربرد متفاوت ولی همسو دارند. «بیع» که در معاملات روزمره بین اشخاص صورت میگیرد، در واقع بده و بستان جنس یا کالا و بهای کالایی است که فروخته شده است. اما «بیعت» درباره وضعیتی است که بناست دو طرف، یکی فرمان دهد و دیگری اطاعت نماید. کاربرد دوم در واقع برگرفته از کاربرد محسوس اولی است. همانطور که در معامله روزمره بده و بستانی وجود دارد؛ در هنگام اطاعتِ یک طرف از دیگری نیز، در واقع قبل از اطاعت، بده و بستانی صورت گرفته است. این بده و بستان همان توافق و رضایت طرفینی است که فرد/افرادی از دیگری/دیگران حمایت مالی، جانی یا ناموسی کند/کنند و در عوض از دیگری/دیگران انتظار دارد/دارند که در راستای انجام کارویژه و مسئولیتی که به عهده گرفته است/گرفتهاند، دیگری/دیگران از او/آنان اطاعت کند/کنند و خود/خودشان را بر این اطاعت متعهد نماید/نمایند.
پس درهر دو مورد یعنی بیع و بیعت که اولی راجع به خرید و فروش است و دومی درباره فرمانروایی است، دو مرحله وجود دارد: مرحله نخست، توافق رضایتآمیز واقعی طرفین بر کار مشخص است که دو طرف در آن منفعت دارند؛ مرحله دوم، ابراز چنین رضایت طرفینی در قالب الفاظ و بیان خاص است که در واقع در این مرحله توافقِ انجام شده، صورت رسمی و حقوقی پیدا میکند.
به این اعتبار، بیعت در وجه سیاسی امری یکسویه نیست؛ بلکه «رویدادی اجتماعی» است که بر تعهدات متقابل فرمانروایی و فرمانبری دلالت دارد. بیعت در دو حوزه خصوصی و عمومی کاربرد دارد. در هر دو مورد حاکی از توافق و رضایت است. در هر دو مورد گونهای از تعهد و الزام شکل میگیرد که دو طرف باید بر تعهدات خود پایبند باشند و هیچ یک از دو طرف بیعت، حق ندارد آنچیزی را که تعهد داده است، نقض کند.
2سیره و روایات نشان میدهند که حکومت پیامبر(ص) متأخر از مجموعهای از بیعتهای مقدماتی و پیماننامه مدینه (صحیفهالنبی) که نوعی قانون اساسی به حساب میآمد، تحقق یافته است. هر چند «بیعت» پدیدهای ماقبل دینی است، در زمان پیامبر(ص) بهصورت صحیحتر و کاملتر از گذشته، از سوی آن حضرت به منصه ظهور رسید و گامی بلند در تکامل آن برداشته شد. برای شروع و تأسیس حکومتِ بهترین حاکمان جهان اسلام یعنی پیامبر(ص)، کاملترین صورت بیعت در ظاهر و باطن به نمایش درآمد و حق بیعت، به مثابه «شیوهای مدنی» برای تأسیس حکومت قراردادی و تفاهمی ادا شد.
3قبل از هجرت پیامبر(ص) به مدینه از دهم تا سیزدهم بعثت، چندین بیعت، از جمله بیعت عقبه اول و بیعت عقبه دوم میان آن حضرت و تعدادی از مردمان اهل مدینه که در موسم حج در دو نوبت به مکه آمده بودند، منعقد شده بود. بیعت عقبه دوم، بهطور مشخص، مقدمه دعوت پیامبر(ص) در مدینه بود و در عمل، این بیعت زمینهساز حکومت مدنی پیامبر(ص) در مدینه شد.
آیاتی در قرآن به این بیعت اشاره نموده است. در آیه هفت سوره مائده خداوند به مؤمنان نعمت میثاقی را که در هنگام بیعت با رسول خدا(ص) در عقبه دوم از آنان گرفته شد، یادآوری مینماید. (عبدالله محمود شحانه؛ تفسیر القران الکریم، ج3 (قاهره: دار غریب، 1421ه.ق) صص 1042-1041) همچنین خداوند در آیه 15 سوره احزاب، به بیعت هفتاد نفر از مردم مدینه در عقبه دوم با پیامبر(ص) اشاره نموده است. قرطبی به نقل از مقاتل و کلبی در تفسیرش آورده است که بیعتکنندگان به پیامبر(ص) عرض کردند هر چه برای خود و پروردگارت میخواهی بگو. حضرت فرمود: به خدا شرک نبندید و از من مانند محافظت از زنان، اولاد و اموال خود، حفاظت نمایید. پاسخ دادند که در مقابل آن، چه خواهیم داشت. حضرت فرمود: پیروزی در دنیا و بهشت در آخرت. (محمد بن احمد قرطبی؛ الجامع لاحکام القرآن، ج14، ص 150)
در واقع، این بیعتها با نیت قبلی یا بدون نیت قبلی، در عمل، هرکدام گامی در راه تأسیس حکومت در مدینه به حساب میآمدند. بنابراین، حکومتی که در مدینه برپا شد، نه تنها امری بیمقدمه و از روی فرصتطلبی نبود، بلکه نشانگر اراده آزاد کسانی بود که از قبل در راستای منافع و صلاحدید خود چند گزینه دینی و سیاسی را انتخاب کرده بودند: ایمان به پیامبر؛ دعوت از او برای اقامت در میان آنان؛ پذیرش داوطلبانه و آگاهانه سروری آن حضرت نسبت به قبایل مدینه.
4سخنان عباسبن عبدالمطلب، عموی پیامبر(ص) و یثربیان (طرح شرایط خاص از سوی هر دو طرف برای بیعت خویش) در رویداد عقبه دوم (رویدادی که مقدمه خروج آن حضرت به حساب میآمد) یکی از نشانههای واضح مسبوق بودن بیعتهای پیامبر(ص) بر اراده آزاد بیعتکنندگان است. عباس بن عبدالمطلب با بیعتکنندگان اتمام حجت میکند تا از کم و کیف تعهداتشان درباره حمایت کافی از حضرت رسول(ص) اطمینان حاصل کند. در این اتمام حجت تأکید مینماید که اگر آنان به تعهدات خود نمیخواهند بهطور کامل پایبند باشند، پیامبر(ص) در حمایت کامل قوم خود قرار دارد و به میان یثربیان نخواهد رفت. یثربیان نیز حمایت مطلق خود از پیامبر(ص) را مورد تأکید قرار میدهند؛ اما آن را بر ورود آن حضرت به یثرب و در چارچوب مکانی آن شهر مشروط مینمایند. فضای حاکم بر گفتار عباسبن عبدالمطلب با یثربیان و پاسخ آنان نشان میدهد بیعتی که در قرآن به تمجید از آن پرداخته شده، قرار و مداری است دو طرفه که هر دو طرف با رضایت قلبی به توافقی مشخص درباره سیادت و سروری فردی در میان قومی، به مثابه پدیدهای سیاسی، نایل آمدهاند. همچنین گفتار عباسبن عبدالمطلب نشان میدهد که متعلق بیعت به ذات خود، امری اختیاری، طرفینی، عرفی و غیرشرعی است و از منظر هنجارهای حقوقی نانوشته زمانه خویش، چنین عملی برای طرفین الزامآور است. وقتی چنین پدیدهای عرفی در زبان شرع بازگو میشود، بدین معنا است که امری عرفی در ساحت شرعی نیز مورد تأیید قرار گرفته و الزامی بودن آن امضا شده است.
5براساس گزارش بسیاری از مورخان تحولات صدر اسلام، در واپسین سالهای بعثت، بعد از مأیوس شدن پیامبر(ص) از انجام مأموریت الهی در تبیین و تبلیغ پیامهای آسمانی در مکه و اطراف آن و تلاش او برای نزدیک شدن به بزرگان اقوام دور دستی که در ایام حج به مکه میآمدند، زمینه اولیه هجرت و در پی آن تشکیل دولت در میان یثربیان مهیا شد.
طبق همین گزارشها، تشکیل عملی حکومت در مدینه محصول کششها و کوششهای همزمان پیامبر(ص) و یثربیان در یک شرایط تاریخی خاص بود. از یک سو، شهر غیرمتمرکز یثرب با پراکندگی جغرافیایی برخوردار از اطمها (قلعهها) و محلات فراوان دور از هم و پراکندگی آداب و رسوم متجلی در پدیده ربعه، زمینه پذیرش اقتدار بیرونی را در خود پرورانده بود. یثربیان در این زمان بابت تفرقههای چندگانه بین قبیلهای (اعراب و یهودیان مدینه) و نیز درون قبیلهای (اختلافات درونی قبایل عرب و اختلافات درونی قبایل یهودی) احساس ناامنی میکردند. در چنین شرایطی پذیرش دین جدید و به تبع، اقتدار متمرکز نوین، نیاز اصلی آنان به امنیت سیاسی و آرامش درونی را پاسخ میداد و به بهبود شرایط اجتماعی منجر میشد. از سوی دیگر، با توجه به متزلزل شدن موقعیت پیامبر(ص) از عامالحزن به بعد (سال دهم مقارن با وفات حضرت خدیجه(س) و ابوطالب) که فشار قریش و تهدید آنان فزونی گرفته بود، هجرت به مدینه، او را از وضعیت وخیم رها کرده و شرایط دعوت را تسهیل مینمود. (برای تفصیل تحلیل وضعیت سیاسی و اجتماعی شهر یثرب و نحوه پذیرش حکومت مدنی پیامبر(ص) از سوی قبایل یهود و عرب رک: محمد رواس قلعه جی؛ قرائه سیاسیه للسیره النبویه (بیروت: دار النقائس، 1420ه.ق) صص 123-40؛ داوود فیرحی، تاریخ تحول دولت در اسلام (قم: دانشگاه مفید، 1385) صص 133-95)
6هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، سرآغاز شکلگیری مقدمات حکومت آن حضرت در مدینه است. مهمترین مقدمه این حکومت پیمان معروف به «صحیفهالنبی» است که خود بیانگر چگونگی شکلگیری یک حکومت مدنی و نه یک حکومت تحمیلی در مدینه بهشمار میرود. در واقع، صحیفهالنبی برنامه جامع تأسیس حکومت در مدینهالنبی تلقی میشد. ورود به محتوای مفصل این صحیفه موضوع یادداشت حاضر نیست؛ اما اشاره به بعضی از مختصات مناسب است؛
بسیاری از امور مربوط به حوزه عمومی، از قبیل چگونگی توزیع مسئولیت دفاع از امنیت داخلی و خارجی، استقلال درونی قبایل، تساوی حقوقی افراد در مسائل مربوط به عموم از قبیل حق آزادی عقیده، حق پناهندگی دادن، حق امنیت و غیره، ارجاع داوری اختلافات و منازعات به پیامبر(ص) و تأسیس مقومات اساسی دولت یعنی جمعیت (مسلمان، یهود، افراد و گروههایی که داخل ایمان نشدهاند و هنوز مشرکانه زندگی میکردند)، سرزمین (مکانی در عرض و طول مشخص بهنام یثرب که به مدینهالنبی نامگذاری شد) حاکمیت (اقتدار کامل مدنی که یک سر آن خدا و رسول و سر دیگر آن اعضای مسلمان و غیرمسلمان تشکیلدهنده اطراف قرارداد به شمار میرفتند) و حکومت (رهبری مدنی پیامبر(ص) در مدیریت کلی جامعه سیاسی نو بنیان) در این پیمان بهعنوان یک معاهده دستهجمعی چارچوببندی شده است. (منابع گوناگون تاریخی صحیفهالنبی را ثبت نمودهاند و با اختلافات جزیی، آن را گزارش نمودهاند. از جمله ر.ک: محمد رواس قلعهجی؛ قرائه سیاسیه لسیره النبویه (بیروت: دار النقائس، 1420ه.ق) صص 109-108)
به این ترتیب همه شواهد تاریخی حاکی از این حقیقت درخشان است که حکومت پیامبر(ص)- و البته حکومت علی(ع) که در این یادداشت فرصتی برای پرداختن بدان وجود نداشت- حکومتِ اسلامیای است که تحقق خارجی آن با انتخاب نخبگان آن روز جامعه و توده عظیم مردم در فرآیندی مردمی همراه با رضایت عمیق آنان و با تدبیر و همراهی عمومی به منصه ظهور رسیده است. به این اعتبار، براساس تاریخ هجرت، حکومت پیامبر(ص) از صدر تا ذیل در یک فرآیند کاملا مدنی و به شکل توافقی و مبتنی بر منافع مشروع جامعه آن روز مدینه تشکیل شد.
رئیس جمهوری در جلسه هیأت دولت:
به وقت صلح باید صلح کرد و به وقت جنگ باید جنگید
گروه سیاسی/ به وقت صلح، صلح کردن و به وقت جنگ، جنگیدن. زیرا اگر غیر از این باشد، یعنی به وقت جنگ صلح کنیم و به وقت صلح بجنگیم، خسارتهای زیادی خواهد داشت. این گزاره رئیس جمهوری در جلسه روز گذشته هیأت دولت بود، گزارهای که با تکیه و تشریح تاریخ و سیره زندگی حضرت رسول اکرم(ص)، امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام رضا(ع) بیان شد. روحانی این رویکرد را اینطور تکمیل کرد که «پیروزیهایی که برای پیامبر در سایه صلح به دست آمد بیش از آن چیزی است که پیامبر در میدان جهاد کسب کرد.» رئیس جمهوری صلح امام حسن(ع) را نیز ناشی از مصلحتسنجی و پیروی از آرای اکثریت مسلمانان دانست. هرچند این گزارهها، بر شواهد تاریخی و سیره اهل بیت(ع) مبتنی است، اما قابل پیشبینی است که برخی منتقدان دولت، بار دیگر به این اظهارات حمله کنند، امری که از ابتدای رئیس جمهوری روحانی مسبوق به سابقه بوده است، آن هم رئیس جمهوری که خود در کسوت روحانیت و یک طلبه حوزه است.
پیامبر الگوی جنگ و صلح
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی در ابتدای جلسه روز گذشته دولت، با تسلیت رحلت پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص)، شهادت امام حسن مجتبی(ع) و همچنین شهادت حضرت علی بن موسیالرضا(ع)، گفت: نسبت به زندگی پیامبر عظیمالشأن اسلام که الگو و نمونه برای همه بشریت بوده است باید بیش از آنچه انجام گرفته دقت و درس آموزی کنیم، این پیغمبر الگو و نمونه، هم جنگ داشت و هم صلح، هم عملیات تهاجمی داشت و هم عملیات تدافعی و در جنگها هم پیروزی داشت و هم اینکه روزهایی در جنگ دچار شکست شد.
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه پیامبرعظیمالشأن اسلام، حکومت را بر مبنای قانون، پیام و پیمان اداره کرد، گفت: پیروزیهایی که برای پیامبر در سایه صلح به دست آمد بیش از آن چیزی است که پیامبر در میدان جهاد کسب کرد.
او با بیان اینکه پیامبر همه سنتهای نادرست را زدود، تبخترها و غرورهای نابجا را از بین برد و برای زن و مرد در جامعه حقوق یکسان قائل شد، اعتدال را از ویژگیهای مهم پیامبر اسلام عنوان کرد و افزود: پیامبر عظیمالشأن اسلام با افراط و تفریط مخالف بود و سنن نوین انسانی را در جامعه مستقر کرد، آزادی و مشورت با مردم را مورد تأکید قرار داد و خود نیز هیچ کار مهمی را بدون مشورت با مردم انجام نداد.
روحانی همچنین با اشاره به آیه شریفه قرآن، تصریح کرد: اما همین پیامبر باعظمت که بالاترین شأن و مقام را دارد حق ندارد ذرهای از قانون تخطی کند و خداوند به پیامبرش میگوید که اگر از خط مستقیم هدایت کوچکترین تخطی کنی، به راست یا چپ منحرف شوی و مسیر حق را ترک کنی تو در دنیا و آخرت دو برابر عذاب میشوی و همه از پیامبرش تا کوچکترین فرد در جامعه بر مبنای قانون هستند.
رئیس جمهوری با اشاره به تواضع و فروتنی پیامبر در برابر مردم، افزود: هیچ کس توفیق نیافت که در سلام بر پیامبر سبقت بجوید ما باید تاریخ زندگی پیامبر را از نو بخوانیم و از نو تدریس کنیم. همه ابعاد این زندگی را مدنظر قرار دهیم.
روحانی با بیان اینکه بعضیها فقط یک بعد زندگی پیغمبر را مدنظر قرار میدهند، اظهار کرد: مگر میشود انسان در یک مکتب یک بخش را قبول کند و نسبت به یک بخش دیگر بیاعتنا باشد، مجموعه اسلام اعم از جنگ و صلح، ایستادگی و جهاد، قاطعیت و نرمش در برابر دیگران، همه درس زندگی ماست.
رئیس جمهوری در ادامه از امام حسن مجتبی(ع) نیز به عنوان امام صلح و پیوند که با ایجاد وحدت برای حفظ اساس اسلام گام برداشت، نام برد و افزود: امام حسن در پاسخ به اعتراض برخی از اصحاب خود درمورد پیمان صلح ایشان، فرمود وقتی اکثریت قاطع جامعه و مردم صلح میخواهند، من صلح را انتخاب میکنم.
روحانی افزود: امام مجتبی(ع) به ما میآموزد مرد جنگ باشیم به روز جنگ و مرد صلح باشیم به روز صلح. اگر در روز صلح جنگ کردیم و اگر در جنگ صلح کردیم هر دو خطا و اشتباه است. بهموقع باید بایستیم و بجنگیم و بهموقع هم باید صلح کنیم.
رئیس جمهوری پذیرش ولایتعهدی از سوی علیبن موسیالرضا(ع) را نیز بر مبنای تدبیر دانست و با اشاره به سخنی از امام رضا(ع) مبنی بر اینکه «عبادت این نیست که فقط نماز بخوانید یا فقط روزه بگیرید اصل عبادت فکر کردن و اندیشیدن و خردورزی در امر خدا و امور حق و در امور جامعه است» گفت: از این بزرگانی که این ایام نام شریف آنان بیشتر برده میشود و در عزای آنان اندوهگین هستیم باید درسهای زندگی بیاموزیم.
دولت از درد مردم غافل نیست
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود، با تأکید بر اینکه دولت لحظهای از درد، مشکلات و مصایب مردم غافل نیست، اطمینان داد که همه اعضای دولت با تمام توان برای رفع مشکلات و تأمین کالاهای ضروری و نیازهای ارزی کشور میکوشند و نوکری و خدمت به مردم را افتخار خود میدانند.
رئیس جمهوری، جنگ اقتصادی تحمیلی دشمن از سال 97، سیل سال 98 در 25 استان و شیوع بیماری کرونا از پایان سال 98 را سه امتحان بزرگ برای مردم، مسئولان و مدیران کشور دانست و تأکید کرد که مردم و مسئولان از همه این آزمونها، سربلند بیرون آمدند.
او با اشاره به اینکه سیل سال 98، 25 استان ما را درگیر کرد و چند استان مانند خوزستان، لرستان و گلستان مشکلات بسیار زیادی پیدا کردند، اظهارکرد: تمام خانهها و مراکز تجاری و جادهها، ابنیه و مراکز تخریب شده ساخته شده بود. فقط خانهها و ابنیه مردم 157 هزار واحد بود که 66 هزار واحد از نو ساخته شده و حدود 99 هزار واحد دیگر هم ترمیم شده و همه ساختمانها به مردم تحویل داده شده است.
افزایش 7 درصدی خرید گندم
رئیس جمهوری در ادامه با تأکید بر اینکه دولت فقط شعار نمیدهد، به بخشی از دستاوردهای کشور اشاره کرد و گفت: بخش کشاورزی ما یک گام به جلو برداشته و امسال میزان گندم خریداری شده نسبت به پارسال 7 درصد افزایش داشته است. میزان تولیدات کشور در یک ماه گذشته نسبت به مدت مشابه سال قبل 11 درصد و میزان فروش 14 درصد رشد داشته است و این رقم رشد طی 6 ماه گذشته در بخش تولید در حوزه صنعت 6.4 درصد و در فروش 8 درصد بوده است. او به میزان تقاضای سرمایهگذاری در کشور اشاره و اظهارکرد: تقاضای سرمایهگذاری در کشور در 6 ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل 37 درصد و در صدور پروانه بهرهبرداری نسبت به پارسال 8 درصد رشد داشته است.
رئیس جمهوری همچنین از راهاندازی سامانه جامع تجارت از 9 آذر ماه 1399 خبرداد و گفت: در این سامانه از روزی که کسی ثبت سفارش میکند تا مغازهای که آن جنس را به فروش میرساند، بتوانیم در آن سامانه ببینیم.
رفع تحریم 10 ساله تسلیحاتی ایران
روحانی همچنین با تبریک رفع تحریم ظالمانه تسلیحاتی کشورمان از 27 مهرماه به ملت ایران گفت: این تحریم ظالمانه 10 ساله با مقاومت مردم و تلاش دیپلماتهای کشورمان، از روز یکشنبه 27 مهرماه و به رغم تلاشهای 4 ساله امریکا، رفع میشود.
رئیس جمهوری افزود: آنان که میگویند برجام چکار کرده است این یکی از آنها است. از یکشنبه میتوانیم تسلیحات بخریم و بفروشیم و این یکی از آن اقداماتی بود که دولت تدبیر و امید انجام داد.
بــــرش
واگذاری باقیمانده سهام دولت در بانکها در قالب دارا سوم
در جلسه روز گذشته هیأت دولت که به ریاست حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری برگزار شد، وزیر امور خارجه گزارشی از سفر خود به کشور چین و رئیس کل بانک مرکزی نیز از سفر خود به کشور عراق به منظور آزادسازی مطالبات کشورمان، گزارشی به هیأت وزیران ارائه دادند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهوری ضمن ابراز خرسندی از دستاوردهای حاصل از این سفرها و مأموریت به اعضای دولت برای پیگیری مطالبات از سایر کشورها، از کشورهای دوست و شریک تجاری ایران خواست به تعهدات حقوقی و اخلاقی خود عمل کنند تا افکار عمومی در ایران نسبت به آینده روابط با این کشورها بدبین نشود. در ادامه این جلسه، دولت در راستای اهداف خود برای مردمی کردن اقتصاد و تعمیق بازار سرمایه با واگذاری باقیمانده سهام دولت در بانکهای ملت، تجارت و صادرات در قالب صندوق سرمایهگذاری قابل معامله (ETF) دارا سوم موافقت کرد. بر این اساس، سقف سرمایهگذاری هر شخص حقیقی در صندوق یاد شده، ۵۰ میلیون ریال تعیین شد.
پیامبر الگوی جنگ و صلح
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی در ابتدای جلسه روز گذشته دولت، با تسلیت رحلت پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص)، شهادت امام حسن مجتبی(ع) و همچنین شهادت حضرت علی بن موسیالرضا(ع)، گفت: نسبت به زندگی پیامبر عظیمالشأن اسلام که الگو و نمونه برای همه بشریت بوده است باید بیش از آنچه انجام گرفته دقت و درس آموزی کنیم، این پیغمبر الگو و نمونه، هم جنگ داشت و هم صلح، هم عملیات تهاجمی داشت و هم عملیات تدافعی و در جنگها هم پیروزی داشت و هم اینکه روزهایی در جنگ دچار شکست شد.
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه پیامبرعظیمالشأن اسلام، حکومت را بر مبنای قانون، پیام و پیمان اداره کرد، گفت: پیروزیهایی که برای پیامبر در سایه صلح به دست آمد بیش از آن چیزی است که پیامبر در میدان جهاد کسب کرد.
او با بیان اینکه پیامبر همه سنتهای نادرست را زدود، تبخترها و غرورهای نابجا را از بین برد و برای زن و مرد در جامعه حقوق یکسان قائل شد، اعتدال را از ویژگیهای مهم پیامبر اسلام عنوان کرد و افزود: پیامبر عظیمالشأن اسلام با افراط و تفریط مخالف بود و سنن نوین انسانی را در جامعه مستقر کرد، آزادی و مشورت با مردم را مورد تأکید قرار داد و خود نیز هیچ کار مهمی را بدون مشورت با مردم انجام نداد.
روحانی همچنین با اشاره به آیه شریفه قرآن، تصریح کرد: اما همین پیامبر باعظمت که بالاترین شأن و مقام را دارد حق ندارد ذرهای از قانون تخطی کند و خداوند به پیامبرش میگوید که اگر از خط مستقیم هدایت کوچکترین تخطی کنی، به راست یا چپ منحرف شوی و مسیر حق را ترک کنی تو در دنیا و آخرت دو برابر عذاب میشوی و همه از پیامبرش تا کوچکترین فرد در جامعه بر مبنای قانون هستند.
رئیس جمهوری با اشاره به تواضع و فروتنی پیامبر در برابر مردم، افزود: هیچ کس توفیق نیافت که در سلام بر پیامبر سبقت بجوید ما باید تاریخ زندگی پیامبر را از نو بخوانیم و از نو تدریس کنیم. همه ابعاد این زندگی را مدنظر قرار دهیم.
روحانی با بیان اینکه بعضیها فقط یک بعد زندگی پیغمبر را مدنظر قرار میدهند، اظهار کرد: مگر میشود انسان در یک مکتب یک بخش را قبول کند و نسبت به یک بخش دیگر بیاعتنا باشد، مجموعه اسلام اعم از جنگ و صلح، ایستادگی و جهاد، قاطعیت و نرمش در برابر دیگران، همه درس زندگی ماست.
رئیس جمهوری در ادامه از امام حسن مجتبی(ع) نیز به عنوان امام صلح و پیوند که با ایجاد وحدت برای حفظ اساس اسلام گام برداشت، نام برد و افزود: امام حسن در پاسخ به اعتراض برخی از اصحاب خود درمورد پیمان صلح ایشان، فرمود وقتی اکثریت قاطع جامعه و مردم صلح میخواهند، من صلح را انتخاب میکنم.
روحانی افزود: امام مجتبی(ع) به ما میآموزد مرد جنگ باشیم به روز جنگ و مرد صلح باشیم به روز صلح. اگر در روز صلح جنگ کردیم و اگر در جنگ صلح کردیم هر دو خطا و اشتباه است. بهموقع باید بایستیم و بجنگیم و بهموقع هم باید صلح کنیم.
رئیس جمهوری پذیرش ولایتعهدی از سوی علیبن موسیالرضا(ع) را نیز بر مبنای تدبیر دانست و با اشاره به سخنی از امام رضا(ع) مبنی بر اینکه «عبادت این نیست که فقط نماز بخوانید یا فقط روزه بگیرید اصل عبادت فکر کردن و اندیشیدن و خردورزی در امر خدا و امور حق و در امور جامعه است» گفت: از این بزرگانی که این ایام نام شریف آنان بیشتر برده میشود و در عزای آنان اندوهگین هستیم باید درسهای زندگی بیاموزیم.
دولت از درد مردم غافل نیست
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود، با تأکید بر اینکه دولت لحظهای از درد، مشکلات و مصایب مردم غافل نیست، اطمینان داد که همه اعضای دولت با تمام توان برای رفع مشکلات و تأمین کالاهای ضروری و نیازهای ارزی کشور میکوشند و نوکری و خدمت به مردم را افتخار خود میدانند.
رئیس جمهوری، جنگ اقتصادی تحمیلی دشمن از سال 97، سیل سال 98 در 25 استان و شیوع بیماری کرونا از پایان سال 98 را سه امتحان بزرگ برای مردم، مسئولان و مدیران کشور دانست و تأکید کرد که مردم و مسئولان از همه این آزمونها، سربلند بیرون آمدند.
او با اشاره به اینکه سیل سال 98، 25 استان ما را درگیر کرد و چند استان مانند خوزستان، لرستان و گلستان مشکلات بسیار زیادی پیدا کردند، اظهارکرد: تمام خانهها و مراکز تجاری و جادهها، ابنیه و مراکز تخریب شده ساخته شده بود. فقط خانهها و ابنیه مردم 157 هزار واحد بود که 66 هزار واحد از نو ساخته شده و حدود 99 هزار واحد دیگر هم ترمیم شده و همه ساختمانها به مردم تحویل داده شده است.
افزایش 7 درصدی خرید گندم
رئیس جمهوری در ادامه با تأکید بر اینکه دولت فقط شعار نمیدهد، به بخشی از دستاوردهای کشور اشاره کرد و گفت: بخش کشاورزی ما یک گام به جلو برداشته و امسال میزان گندم خریداری شده نسبت به پارسال 7 درصد افزایش داشته است. میزان تولیدات کشور در یک ماه گذشته نسبت به مدت مشابه سال قبل 11 درصد و میزان فروش 14 درصد رشد داشته است و این رقم رشد طی 6 ماه گذشته در بخش تولید در حوزه صنعت 6.4 درصد و در فروش 8 درصد بوده است. او به میزان تقاضای سرمایهگذاری در کشور اشاره و اظهارکرد: تقاضای سرمایهگذاری در کشور در 6 ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل 37 درصد و در صدور پروانه بهرهبرداری نسبت به پارسال 8 درصد رشد داشته است.
رئیس جمهوری همچنین از راهاندازی سامانه جامع تجارت از 9 آذر ماه 1399 خبرداد و گفت: در این سامانه از روزی که کسی ثبت سفارش میکند تا مغازهای که آن جنس را به فروش میرساند، بتوانیم در آن سامانه ببینیم.
رفع تحریم 10 ساله تسلیحاتی ایران
روحانی همچنین با تبریک رفع تحریم ظالمانه تسلیحاتی کشورمان از 27 مهرماه به ملت ایران گفت: این تحریم ظالمانه 10 ساله با مقاومت مردم و تلاش دیپلماتهای کشورمان، از روز یکشنبه 27 مهرماه و به رغم تلاشهای 4 ساله امریکا، رفع میشود.
رئیس جمهوری افزود: آنان که میگویند برجام چکار کرده است این یکی از آنها است. از یکشنبه میتوانیم تسلیحات بخریم و بفروشیم و این یکی از آن اقداماتی بود که دولت تدبیر و امید انجام داد.
بــــرش
واگذاری باقیمانده سهام دولت در بانکها در قالب دارا سوم
در جلسه روز گذشته هیأت دولت که به ریاست حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری برگزار شد، وزیر امور خارجه گزارشی از سفر خود به کشور چین و رئیس کل بانک مرکزی نیز از سفر خود به کشور عراق به منظور آزادسازی مطالبات کشورمان، گزارشی به هیأت وزیران ارائه دادند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهوری ضمن ابراز خرسندی از دستاوردهای حاصل از این سفرها و مأموریت به اعضای دولت برای پیگیری مطالبات از سایر کشورها، از کشورهای دوست و شریک تجاری ایران خواست به تعهدات حقوقی و اخلاقی خود عمل کنند تا افکار عمومی در ایران نسبت به آینده روابط با این کشورها بدبین نشود. در ادامه این جلسه، دولت در راستای اهداف خود برای مردمی کردن اقتصاد و تعمیق بازار سرمایه با واگذاری باقیمانده سهام دولت در بانکهای ملت، تجارت و صادرات در قالب صندوق سرمایهگذاری قابل معامله (ETF) دارا سوم موافقت کرد. بر این اساس، سقف سرمایهگذاری هر شخص حقیقی در صندوق یاد شده، ۵۰ میلیون ریال تعیین شد.
خستگی مزمن پزشکان و پرستاران در ایام پیک کرونا
به کادر درمان رحم کنید
کادر درمان خستهاند! این را ۸ ماه تلاش شبانهروزی آنها، کار مداوم و بدون استراحت و مرخصی و شهادت ۲۰۰ نفر از آنان میگوید! این را شلوغی این روزهای بیمارستانها و رسیدگی به بیماران کرونایی حتی بیرون از تختهای پر شده میگوید! این را جانفشانی جامعه پزشکی و بخصوص متخصصان بیهوشی در شرایط پرالتهاب در آیسییو با بیماران وخیم کرونایی میگوید! اگر بین پیک اول و پیک دوم کرونا چند هفته فرصت ریکاوری وجود داشت، پیک دوم و سوم به یکدیگر وصل شد و کسی فرصت تنفس نداشت.
آمارها هر روز رکوردهای جدید میشکند! دیروز ۲۷۹ بیمار کووید۱۹ جان باختند! بیشترین آمار از دوره شیوع کرونا. ۴۸۳۰ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شدند و 2 هزار و 237 نفر از آنها بستری هستند. 4 هزار و 609 نفر در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. آمارها گویای تلاش کادر درمان برای مقابله با غول کروناست؛ به تعبیر وزیر بهداشت آن هم در شرایطی که با تحریم شبیه شنا با دستهای بسته در اقیانوس است. تاکنون چهار میلیون و ۳۹۸ هزار و ۷۲۳ آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است. از آنها ۵۱۳ هزار و ۲۱۹ نفر مبتلا بودند. ۲۹ هزار و ۳۴۹ نفر جان باختند و ۴۱۴ هزار و ۸۳۱ بیمار، بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.
در این شرایط سخت و شکننده که فاصله بین پیکها در حال کاهش و تعداد جانباختگان و مبتلایان در حال افزایش است، تنها به یک شیوه میشود به یاری کادر درمان برای حفظ سلامت مردم شتافت؛ رعایت پروتکلهای بهداشتی، ماسک زدن، حفظ فاصله اجتماعی و سفر نرفتن. سوغات سفرها ترافیک تختهای بیمارستانی، خستگی کادر درمان و عزادار شدن خانوادهها و اعمال محدودیتهای بیشتر است. از دیشب مقررات منع سفر به ۵ شهر برقرار شده؛ چند روزی است جریمه ماسک نزدن اعمال شده اما در کنار این اقدامات بازدارنده، عزمی اجتماعی و همیاری بزرگ ملی میطلبد که راحت جان را به جامعه، استراحت را به پزشکان و پرستاران و رحم را به خودمان برگردانیم. روزگار ما فعلاً با ماسک و فاصله معنادار میشود. برای پرهیز از سفر نباید منتظر دستورالعمل ماند. برای همهگیری ماسک نباید دل به جریمهها بست. حال پزشکان و پرستاران را در خط مقدم نبرد با کرونا باید با رعایت حال خودمان، مراعات کنیم.
آمارها هر روز رکوردهای جدید میشکند! دیروز ۲۷۹ بیمار کووید۱۹ جان باختند! بیشترین آمار از دوره شیوع کرونا. ۴۸۳۰ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شدند و 2 هزار و 237 نفر از آنها بستری هستند. 4 هزار و 609 نفر در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. آمارها گویای تلاش کادر درمان برای مقابله با غول کروناست؛ به تعبیر وزیر بهداشت آن هم در شرایطی که با تحریم شبیه شنا با دستهای بسته در اقیانوس است. تاکنون چهار میلیون و ۳۹۸ هزار و ۷۲۳ آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است. از آنها ۵۱۳ هزار و ۲۱۹ نفر مبتلا بودند. ۲۹ هزار و ۳۴۹ نفر جان باختند و ۴۱۴ هزار و ۸۳۱ بیمار، بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.
در این شرایط سخت و شکننده که فاصله بین پیکها در حال کاهش و تعداد جانباختگان و مبتلایان در حال افزایش است، تنها به یک شیوه میشود به یاری کادر درمان برای حفظ سلامت مردم شتافت؛ رعایت پروتکلهای بهداشتی، ماسک زدن، حفظ فاصله اجتماعی و سفر نرفتن. سوغات سفرها ترافیک تختهای بیمارستانی، خستگی کادر درمان و عزادار شدن خانوادهها و اعمال محدودیتهای بیشتر است. از دیشب مقررات منع سفر به ۵ شهر برقرار شده؛ چند روزی است جریمه ماسک نزدن اعمال شده اما در کنار این اقدامات بازدارنده، عزمی اجتماعی و همیاری بزرگ ملی میطلبد که راحت جان را به جامعه، استراحت را به پزشکان و پرستاران و رحم را به خودمان برگردانیم. روزگار ما فعلاً با ماسک و فاصله معنادار میشود. برای پرهیز از سفر نباید منتظر دستورالعمل ماند. برای همهگیری ماسک نباید دل به جریمهها بست. حال پزشکان و پرستاران را در خط مقدم نبرد با کرونا باید با رعایت حال خودمان، مراعات کنیم.
روایتهایی از غم جمعی ناشی از کرونا
تاب میآوریم؟
مریم طالشی
گزارش نویس
این روزها کارمان شده آرزوی شفا برای آنها که بیمارند و تسلیت به خانواده تازه درگذشتگان. هر روز منتظریم تا آمار اعلام شود. چند خانواده دوباره عزادار شدند؟ تعداد ابتلا چقدر است، تعداد بیماران بدحال چطور؟
اینها مدام در ذهن ما میچرخند. اوضاع حتی از روزهای اول شیوع هم بدتر است. آن موقع اما شاید این حال بد را به این شدت نداشتیم. فکر میکردیم چند ماهی طول میکشد و بالاخره راهی پیدا میشود. شرایط غیرعادی، موقت بود برایمان. حالا ولی با کرونا وارد نیمه دوم سال شدیم و دیگر میدانیم به این زودی خیال رفتن ندارد. تمام اینها ما را غمگین میکند. بیحوصلهایم و دل و دماغ نداریم. با هم شوخی نمیکنیم و به زور میخندیم. ما غمگینیم.
«تو یک گوشهای از شهر نشستهای اما فکر و خیال رهایت نمیکند. فکر اینکه مادرت قرنطینه است در خانه، آن هم مادری که اصلاً به تنهایی عادت ندارد و پدری که در بیمارستان است، رهایت نمیکند. من از خانه دائم با مادرم که میدانم چقدر از تنهایی وحشت دارد حرف میزنم اما پدرم بیمارستان است و به او دسترسی ندارم. آدم چه حالی دارد جز اینکه دائم بغض در گلویش است. گاهی این بغض میترکد و گریه میکنی. فکر میکنم پدرم قلبش ناراحت است و نکند کرونا تأثیر بدتری رویش بگذارد. یا اینکه فکر میکنم نکند خوب به او رسیدگی نکنند. بعد میروی و آمار مرگ و میرها را چک میکنی و مالیخولیایی میشوی و نمیدانی سر عزیزت دارد چه بلایی میآید، الان نفسش تنگ است یا نه. اگر نفسش بالا نیاید، چه؟ دائم این سؤالها را از خودت میپرسی. سختیاش این است که هیچ کاری از دست آدم برنمیآید. دائم از برادرم حال پدرم را میپرسیدم و او هم خبر خاصی نداشت چون پدرم در آی سی یو بود. همین بی خبری وحشتناک است. همین حس ناتوانی که در سطح کلان میبینی. این همه مبتلا میبینی و هیچ کاری از دستت برنمیآید. در عین ناتوانی، یک خشم بزرگ وجودت را فرا میگیرد.»
این را فریده میگوید که پدر و مادر و برادرش درگیر کرونا هستند. او ادامه میدهد: «خانواده اینجا خیلی مهم است و نقش حمایتگر دارد. ما خانواده پرجمعیتی هستیم و همچنین حمایتگر و همین خیلی کمک کننده است.
«دست و دلم به هیچ کاری نمیرود. دائم دوست دارم یک گوشه بنشینم و گریه کنم. اوایل قرنطینه باز یک ذوق و شوقی برای انجام کارهای عقب افتاده در خانه بود. همین که میدیدم همه شرایطمان مثل هم است و در همه جای دنیا مردم توی خانه هستند و خودشان را سرگرم میکنند خوب بود. الان آدم نمیداند چه کار کند. توی خانه با بچهها واقعاً سخت است. دو تا بچه دبستانی که توی خانه باید مجازی درس بخوانند، کلافهام کردهاند و هیچ کاری هم نمیتوانم بکنم. اما تمام اینها به کنار، اینکه دائم باید غصه دور و بریها را بخوری، آدم را از پا میاندازد. توی همین مدت خواهرم کرونا گرفت و آنقدر غصه خوردم که داشتم مریض میشدم. خواهرم خوب شد، بچهاش گرفت. اصلاً تمام مدت تحت فشار بودیم. به خدا دیگر نمیکشم.»
اینها حرفهای محبوبه است. 35 ساله و خانه دار. او میگوید تا به حال این حس اندوه و غم را به این شکل تجربه نکرده و در کل هم همیشه آدم سرزنده و اهل بگو و بخندی بوده اما حالا حتی حوصله بچههای خودش را هم ندارد. همسرش پیشنهاد داده به روانشناس مراجعه کند اما خودش علاقهای به این کار ندارد و از نظرش هزینهاش زیاد است و بهتر است در این شرایط از این جور خرجها نکنند.
«آمار کشتهها دارد به 300 نفر نزدیک میشود. در این شرایط چطور میتوانیم عادی زندگی کنیم؟»
این را مهدی 40 ساله میگوید که کارمند یک شرکت خصوصی است. او ادامه میدهد: «الان در شرکت ما، کارکنان یک طبقه بیشترشان کرونا گرفتهاند. هر روز میشنویم که فلانی بستری شد و آن یکی حالش بد است. آدم مگر چقدر توان دارد. کاری جز دلداری دادن نداریم. وقتی تماس میگیرم و حال همکاران بیمارم را میپرسم، از حال بد و ضعفشان ترس برم میدارد. آدم بهشان امیدواری میدهد و میگوید زود خوب میشوی اما حتی خودم هم دیگر به این حرفها باور ندارم. در واقع خیلی ناامیدم چون آنقدر خبرهای ناگوار در این مدت شنیدهام که واقعیتش دیگر جای امیدواری نمیماند. طرف تا دو هفته پیش داشته راه میرفته و سالم بوده، یک هفته افتاده توی خانه و یک هفته هم در بیمارستان و تمام.
این خبرها را هر روز میشنویم. صبح که میخواهم از جایم بلند شوم، توان ندارم. فکر میکنم بالاخره ویروس سراغ خودم هم میآید و شاید توان نداشته باشم در مقابلش مقاومت کنم. چه بگویم، کاملاً افسردهام.»
برای سمیرای 33 ساله هم امسال اولین سالی است که نتوانسته پایش را از شهر بیرون بگذارد و برای کسی مثل او که عاشق مسافرت است، این یعنی غصه عالم.
«تمام خستگی یک سال به تنم مانده. من در یک شرکت دارویی کار میکنم و زمانی که همه دورکار شده بودند، سر کار میرفتم. تا شب عید سر کار بودم در حالی که هر سال همان موقع آماده سفری میشدم که از قبل برنامهریزی کرده بودم. بلیت سفر عید امسالم را هم رزرو کرده بودم و قرار بود بروم کیش که به خاطر کرونا به هم خورد. بعدش هم که رفتم سر کار و تا حالا یک روز هم دورکار نبودهام. برعکس، همان مرخصی را هم که هرسال میگرفتم دیگر به زور موافقت میکنند. مرخصی هم البته بگیرم که چه کار کنم وقتی سفر نمیشود رفت. به خدا مثل روبات شدهام. فقط میروم سرکار و برمی گردم خانه. اینقدر بیکیفیت زندگی کردن به چه دردی میخورد؟ آدم فقط زنده است.»
کیفیت زندگی پایین آمده. غمگین و افسردهایم و فکر میکنیم حال همه مان بد است. انگار همگی با هم در یک گرداب گیر افتادهایم.
دکتر علیرضا شایانفر، روانشناس در این باره اینطور میگوید: «ما وقتی با غم اجتماعی روبهرو میشویم در کنار آن باید از اصطلاحی به نام «تاب آوری» هم صحبت کنیم. تابآوری یا تابآوری روانی در واقع ظرفیتی است که در برابر استرس و فاجعه مقاومت میکند که البته به این معنا نیست که استرس را از بین میبرد بلکه توان مقاومت به فرد میدهد. وقتی دچار مشکل و گرفتاری میشویم، احساس غم پیدا میکنیم که به طیف وسیعی از احساسات دیگر میرسد. اینجاست که افراد به واسطه همان تابآوری خودشان را در اصطلاح عامیانه سرپا نگه میدارند. تابآوری منجر به رشد افراد در به دست آوردن تفکر و مهارتهای خود مدیریتی میشود. البته تاب آوری در همه افراد یکسان نیست. در واقع اگر دقیقتر بخواهم بگویم این است که تاب آوری یک مهارت است که همه به یک نسبت از آن برخوردار نیستند. افرادی که به میزان بیشتری از این مهارت برخوردارند، قابلیت آن را پیدا میکنند که بیشتر با مشکلات و سختیها سازگار شوند و پس از سپری شدن شرایط سخت و مصیبت، زندگی خود را بازسازی کنند. به اصطلاح میگوییم اینها انعطاف پذیرترند. ممکن است حتی اینطور درباره شان بگویند که سنگدل و بی عاطفهاند اما در واقع تاب آوریشان بیشتر است. در شرایطی هم الان گرفتار آن هستیم، بعضی افراد توان و تابآوری بیشتری دارند و برخی تابآوریشان کمتر است و بالطبع واکنشهای احساسی بیشتری نشان میدهند و حس غم و اندوه در آنها پایدارتر است. توصیه میکنم مردم در این شرایط باب گفتوگو را باز نگه دارند. با هم از طریق تلفن یا تماس ویدئویی حرف بزنند و از احساساتشان بگویند. خود این حرف زدن خیلی کمک کننده است.»
گزارش نویس
این روزها کارمان شده آرزوی شفا برای آنها که بیمارند و تسلیت به خانواده تازه درگذشتگان. هر روز منتظریم تا آمار اعلام شود. چند خانواده دوباره عزادار شدند؟ تعداد ابتلا چقدر است، تعداد بیماران بدحال چطور؟
اینها مدام در ذهن ما میچرخند. اوضاع حتی از روزهای اول شیوع هم بدتر است. آن موقع اما شاید این حال بد را به این شدت نداشتیم. فکر میکردیم چند ماهی طول میکشد و بالاخره راهی پیدا میشود. شرایط غیرعادی، موقت بود برایمان. حالا ولی با کرونا وارد نیمه دوم سال شدیم و دیگر میدانیم به این زودی خیال رفتن ندارد. تمام اینها ما را غمگین میکند. بیحوصلهایم و دل و دماغ نداریم. با هم شوخی نمیکنیم و به زور میخندیم. ما غمگینیم.
«تو یک گوشهای از شهر نشستهای اما فکر و خیال رهایت نمیکند. فکر اینکه مادرت قرنطینه است در خانه، آن هم مادری که اصلاً به تنهایی عادت ندارد و پدری که در بیمارستان است، رهایت نمیکند. من از خانه دائم با مادرم که میدانم چقدر از تنهایی وحشت دارد حرف میزنم اما پدرم بیمارستان است و به او دسترسی ندارم. آدم چه حالی دارد جز اینکه دائم بغض در گلویش است. گاهی این بغض میترکد و گریه میکنی. فکر میکنم پدرم قلبش ناراحت است و نکند کرونا تأثیر بدتری رویش بگذارد. یا اینکه فکر میکنم نکند خوب به او رسیدگی نکنند. بعد میروی و آمار مرگ و میرها را چک میکنی و مالیخولیایی میشوی و نمیدانی سر عزیزت دارد چه بلایی میآید، الان نفسش تنگ است یا نه. اگر نفسش بالا نیاید، چه؟ دائم این سؤالها را از خودت میپرسی. سختیاش این است که هیچ کاری از دست آدم برنمیآید. دائم از برادرم حال پدرم را میپرسیدم و او هم خبر خاصی نداشت چون پدرم در آی سی یو بود. همین بی خبری وحشتناک است. همین حس ناتوانی که در سطح کلان میبینی. این همه مبتلا میبینی و هیچ کاری از دستت برنمیآید. در عین ناتوانی، یک خشم بزرگ وجودت را فرا میگیرد.»
این را فریده میگوید که پدر و مادر و برادرش درگیر کرونا هستند. او ادامه میدهد: «خانواده اینجا خیلی مهم است و نقش حمایتگر دارد. ما خانواده پرجمعیتی هستیم و همچنین حمایتگر و همین خیلی کمک کننده است.
«دست و دلم به هیچ کاری نمیرود. دائم دوست دارم یک گوشه بنشینم و گریه کنم. اوایل قرنطینه باز یک ذوق و شوقی برای انجام کارهای عقب افتاده در خانه بود. همین که میدیدم همه شرایطمان مثل هم است و در همه جای دنیا مردم توی خانه هستند و خودشان را سرگرم میکنند خوب بود. الان آدم نمیداند چه کار کند. توی خانه با بچهها واقعاً سخت است. دو تا بچه دبستانی که توی خانه باید مجازی درس بخوانند، کلافهام کردهاند و هیچ کاری هم نمیتوانم بکنم. اما تمام اینها به کنار، اینکه دائم باید غصه دور و بریها را بخوری، آدم را از پا میاندازد. توی همین مدت خواهرم کرونا گرفت و آنقدر غصه خوردم که داشتم مریض میشدم. خواهرم خوب شد، بچهاش گرفت. اصلاً تمام مدت تحت فشار بودیم. به خدا دیگر نمیکشم.»
اینها حرفهای محبوبه است. 35 ساله و خانه دار. او میگوید تا به حال این حس اندوه و غم را به این شکل تجربه نکرده و در کل هم همیشه آدم سرزنده و اهل بگو و بخندی بوده اما حالا حتی حوصله بچههای خودش را هم ندارد. همسرش پیشنهاد داده به روانشناس مراجعه کند اما خودش علاقهای به این کار ندارد و از نظرش هزینهاش زیاد است و بهتر است در این شرایط از این جور خرجها نکنند.
«آمار کشتهها دارد به 300 نفر نزدیک میشود. در این شرایط چطور میتوانیم عادی زندگی کنیم؟»
این را مهدی 40 ساله میگوید که کارمند یک شرکت خصوصی است. او ادامه میدهد: «الان در شرکت ما، کارکنان یک طبقه بیشترشان کرونا گرفتهاند. هر روز میشنویم که فلانی بستری شد و آن یکی حالش بد است. آدم مگر چقدر توان دارد. کاری جز دلداری دادن نداریم. وقتی تماس میگیرم و حال همکاران بیمارم را میپرسم، از حال بد و ضعفشان ترس برم میدارد. آدم بهشان امیدواری میدهد و میگوید زود خوب میشوی اما حتی خودم هم دیگر به این حرفها باور ندارم. در واقع خیلی ناامیدم چون آنقدر خبرهای ناگوار در این مدت شنیدهام که واقعیتش دیگر جای امیدواری نمیماند. طرف تا دو هفته پیش داشته راه میرفته و سالم بوده، یک هفته افتاده توی خانه و یک هفته هم در بیمارستان و تمام.
این خبرها را هر روز میشنویم. صبح که میخواهم از جایم بلند شوم، توان ندارم. فکر میکنم بالاخره ویروس سراغ خودم هم میآید و شاید توان نداشته باشم در مقابلش مقاومت کنم. چه بگویم، کاملاً افسردهام.»
برای سمیرای 33 ساله هم امسال اولین سالی است که نتوانسته پایش را از شهر بیرون بگذارد و برای کسی مثل او که عاشق مسافرت است، این یعنی غصه عالم.
«تمام خستگی یک سال به تنم مانده. من در یک شرکت دارویی کار میکنم و زمانی که همه دورکار شده بودند، سر کار میرفتم. تا شب عید سر کار بودم در حالی که هر سال همان موقع آماده سفری میشدم که از قبل برنامهریزی کرده بودم. بلیت سفر عید امسالم را هم رزرو کرده بودم و قرار بود بروم کیش که به خاطر کرونا به هم خورد. بعدش هم که رفتم سر کار و تا حالا یک روز هم دورکار نبودهام. برعکس، همان مرخصی را هم که هرسال میگرفتم دیگر به زور موافقت میکنند. مرخصی هم البته بگیرم که چه کار کنم وقتی سفر نمیشود رفت. به خدا مثل روبات شدهام. فقط میروم سرکار و برمی گردم خانه. اینقدر بیکیفیت زندگی کردن به چه دردی میخورد؟ آدم فقط زنده است.»
کیفیت زندگی پایین آمده. غمگین و افسردهایم و فکر میکنیم حال همه مان بد است. انگار همگی با هم در یک گرداب گیر افتادهایم.
دکتر علیرضا شایانفر، روانشناس در این باره اینطور میگوید: «ما وقتی با غم اجتماعی روبهرو میشویم در کنار آن باید از اصطلاحی به نام «تاب آوری» هم صحبت کنیم. تابآوری یا تابآوری روانی در واقع ظرفیتی است که در برابر استرس و فاجعه مقاومت میکند که البته به این معنا نیست که استرس را از بین میبرد بلکه توان مقاومت به فرد میدهد. وقتی دچار مشکل و گرفتاری میشویم، احساس غم پیدا میکنیم که به طیف وسیعی از احساسات دیگر میرسد. اینجاست که افراد به واسطه همان تابآوری خودشان را در اصطلاح عامیانه سرپا نگه میدارند. تابآوری منجر به رشد افراد در به دست آوردن تفکر و مهارتهای خود مدیریتی میشود. البته تاب آوری در همه افراد یکسان نیست. در واقع اگر دقیقتر بخواهم بگویم این است که تاب آوری یک مهارت است که همه به یک نسبت از آن برخوردار نیستند. افرادی که به میزان بیشتری از این مهارت برخوردارند، قابلیت آن را پیدا میکنند که بیشتر با مشکلات و سختیها سازگار شوند و پس از سپری شدن شرایط سخت و مصیبت، زندگی خود را بازسازی کنند. به اصطلاح میگوییم اینها انعطاف پذیرترند. ممکن است حتی اینطور درباره شان بگویند که سنگدل و بی عاطفهاند اما در واقع تاب آوریشان بیشتر است. در شرایطی هم الان گرفتار آن هستیم، بعضی افراد توان و تابآوری بیشتری دارند و برخی تابآوریشان کمتر است و بالطبع واکنشهای احساسی بیشتری نشان میدهند و حس غم و اندوه در آنها پایدارتر است. توصیه میکنم مردم در این شرایط باب گفتوگو را باز نگه دارند. با هم از طریق تلفن یا تماس ویدئویی حرف بزنند و از احساساتشان بگویند. خود این حرف زدن خیلی کمک کننده است.»
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را میشنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
آب شرب شهرستان سنندج بوی بد میدهد/ محمد فؤاد کاسب: مدتی است آب شرب سنندج بوی بدی میدهد که موجب نارضایتی شهروندان شده است. لذا ضرورت دارد با توجه به شیوع ویروس کرونا، مسئولان محترم آبفای شهرستان سنندج نسبت به ضد عفونی آن اقدام نمایند.
درخواست همسر یک رزمنده جانباز که در زندان است/ خانم علیزاده از زنجان: همسر یک رزمنده هستم به اسم علی اکبر ریاحی که 60 ماه بهصورت داوطلب بسیجی در جبهههای جنگ بوده و 4 بار مجروحیت شدید داشته و جانباز از ناحیه دست و کمر و عفونت شدید ریوی و اعصاب و روان است. همسر بنده در سن پنجاه سالگی به علت یک حادثه در زندان افتاده است. من از آیتالله رئیسی تقاضا دارم که به درد دل این همسر جانباز رسیدگی کنند و درخصوص ایشان مساعدتی فرمایند تا مشکل ما زودتر حل شود.
برداشتن پل میدان آزادی سنندج/ آقای خامسی از سنندج: علت برداشتن پل میدان آزادی سنندج چیست؟ این پل حدود 61 ماه قبل با هزینه گزافی ساخته شده بود، لذا ضرورت دارد مسئولان محترم در این خصوص پاسخگو باشند.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
آب شرب شهرستان سنندج بوی بد میدهد/ محمد فؤاد کاسب: مدتی است آب شرب سنندج بوی بدی میدهد که موجب نارضایتی شهروندان شده است. لذا ضرورت دارد با توجه به شیوع ویروس کرونا، مسئولان محترم آبفای شهرستان سنندج نسبت به ضد عفونی آن اقدام نمایند.
درخواست همسر یک رزمنده جانباز که در زندان است/ خانم علیزاده از زنجان: همسر یک رزمنده هستم به اسم علی اکبر ریاحی که 60 ماه بهصورت داوطلب بسیجی در جبهههای جنگ بوده و 4 بار مجروحیت شدید داشته و جانباز از ناحیه دست و کمر و عفونت شدید ریوی و اعصاب و روان است. همسر بنده در سن پنجاه سالگی به علت یک حادثه در زندان افتاده است. من از آیتالله رئیسی تقاضا دارم که به درد دل این همسر جانباز رسیدگی کنند و درخصوص ایشان مساعدتی فرمایند تا مشکل ما زودتر حل شود.
برداشتن پل میدان آزادی سنندج/ آقای خامسی از سنندج: علت برداشتن پل میدان آزادی سنندج چیست؟ این پل حدود 61 ماه قبل با هزینه گزافی ساخته شده بود، لذا ضرورت دارد مسئولان محترم در این خصوص پاسخگو باشند.
واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهوری:
بیاخلاقیها به دیگران هم میرسد
رئیس دفتر رئیس جمهوری، با انتقاد از آغاز زودهنگام تبلیغات انتخاباتی و رایج شدن دوباره بی اخلاقیها آن هم از تریبونهای رسمی، تأکید کرد که کارنامه همگان مشخص است، مضافاً اینکه برخی که مقابل این بی اخلاقیها سکوت میکنند، بدانند که بعداً نوبت خیلیهای دیگر هم میشود.
به گزارش ایرنا، محمود واعظی که روز گذشته در حاشیه جلسه هیأت دولت با خبرنگاران سخن میگفت، درباره توهین اخیر به رئیس جمهوری گفت: بیاخلاقیهایی که برخی انجام میدهند و برخی هم سکوت میکنند، باید بدانند که فقط این بیاخلاقیها تنها به رئیس جمهوری نیست، بعداً نوبت خیلیهای دیگر هم میشود.
رئیس دفتر رئیس جمهوری با ابراز تاسف از آغاز رقابتهای تبلیغاتی و انتخاباتی برای انتخابات 1400 تأکید کرد: اگر میخواهید کار تبلیغاتی و انتخاباتی بکنید سفر بروید، اما این که شعار تبلیغاتی بدهید و بگویید فقط ما میتوانیم انجام بدهیم، مردم میدانند که شما قبلاً سر کار بودید و مسئولیت هم داشتید، اما نتوانستید هیچ کدام از این کارها را انجام بدهید.
واعظی با بیان اینکه مدعیان عملکرد روشنی دارند، اضافه کرد: شورای نگهبان ،قانونی برای انتخابات ریاست جمهوری تعیین کرده است، بنابراین در آن زمان بیایند تبلیغات خود را شروع کنند، اما از حالا از سمتها و جایگاههای خود برای تبلیغات استفاده نکنند.
رئیس دفتر رئیس جمهوری درباره افزایش قیمت کالاها نیز با اشاره به اینکه کشور از یک سو با فشار حداکثری امریکا و از سوی دیگر با کرونا مواجه است، بی توجهی دولت به افزایش قیمتها را داوری نادرست توصیف کرد و گفت: از شخص رئیس جمهوری تا بقیه اعضای کابینه یکی از دغدغههای آنان که با جدیت و روزانه آن را دنبال میکنند، کاهش قیمتها و مقابله با گرانی است.
واعظی افزود: رئیس جمهوری قیمت صد قلم کالای مورد نیاز و ضروری مردم را دو بار در هفته دریافت و برای مراقبت و کنترل قیمتها در کنار آن به دستگاههای مختلف دستورات لازم را صادر میکنند. همچنین در ابتدای جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت (یکشنبهها و دوشنبهها) نیز از وزیر صمت و وزیر جهاد کشاورزی میخواهند آخرین وضعیت کالاهای مورد نیاز مردم را گزارش دهند و سیاستها را اعلام کنند.
او ادامه داد: آقای رزمحسینی وزیر صمت در این دو هفتهای که کار خود را شروع کرده است، تمرکز خود را بر مسائل کالای اساسی و مورد نیاز مردم گذاشته و طرح خوبی دارد؛ مهمترین دغدغه همه مسئولان در دولت سفره و معیشت مردم است و اینکه بتوانند راهکاری پیدا کنند تا این فشارها کمتر روی مردم اثر بگذارد.
رئیس دفتر رئیس جمهوری با بیان اینکه ما (در امریکا) با فرد و گروهی طرف هستیم که هیچ اصولی را رعایت نمیکنند، اظهار کرد: امریکا هفته گذشته ۱۸ بانک ایران را تحریم کرد، البته از دو ماه پیش در این زمینه برنامهریزی و کار و جایگزین را مشخص کردیم که با صرافیها و غیره کار کردیم. ما نمیتوانیم این اقدامات را علنی اعلام کنیم زیرا اگر عنوان شود، دشمن همین حرفها را میبیند و راه آنها را میبندد.
او گفت: در اکثر وزارتخانههایی که با خارج صادرات یا واردات دارند روشهای خاصی دنبال میشود تا بتوانند تحریمها و فشارها را دور بزنند، البته برای ما گرانتر تمام میشود که شرایط سختی است.
واعظی در ادامه، ارسال فهرست مدیران متخلف به نهاد ریاست جمهوری را امری مسبوق به سابقه دانست و گفت: بر اساس قانون همه تخلفات کارمندان وزارتخانهها و دستگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد، اما به دلیل اینکه اعمال نفوذ و حق و ناحق نشود و به تخلفات مدیران و کارکنان خوب رسیدگی شود، از ابتدای قانون در نهاد ریاست جمهوری کمیتههای مختلفی وجود دارد که طبق روال به این تخلفات رسیدگی میکنند و پروندهها بررسی میشود، اما بسیاری از اینها مشکلی ندارند، در کمیته حضور یافته و از خود دفاع میکنند.
به گزارش ایرنا، محمود واعظی که روز گذشته در حاشیه جلسه هیأت دولت با خبرنگاران سخن میگفت، درباره توهین اخیر به رئیس جمهوری گفت: بیاخلاقیهایی که برخی انجام میدهند و برخی هم سکوت میکنند، باید بدانند که فقط این بیاخلاقیها تنها به رئیس جمهوری نیست، بعداً نوبت خیلیهای دیگر هم میشود.
رئیس دفتر رئیس جمهوری با ابراز تاسف از آغاز رقابتهای تبلیغاتی و انتخاباتی برای انتخابات 1400 تأکید کرد: اگر میخواهید کار تبلیغاتی و انتخاباتی بکنید سفر بروید، اما این که شعار تبلیغاتی بدهید و بگویید فقط ما میتوانیم انجام بدهیم، مردم میدانند که شما قبلاً سر کار بودید و مسئولیت هم داشتید، اما نتوانستید هیچ کدام از این کارها را انجام بدهید.
واعظی با بیان اینکه مدعیان عملکرد روشنی دارند، اضافه کرد: شورای نگهبان ،قانونی برای انتخابات ریاست جمهوری تعیین کرده است، بنابراین در آن زمان بیایند تبلیغات خود را شروع کنند، اما از حالا از سمتها و جایگاههای خود برای تبلیغات استفاده نکنند.
رئیس دفتر رئیس جمهوری درباره افزایش قیمت کالاها نیز با اشاره به اینکه کشور از یک سو با فشار حداکثری امریکا و از سوی دیگر با کرونا مواجه است، بی توجهی دولت به افزایش قیمتها را داوری نادرست توصیف کرد و گفت: از شخص رئیس جمهوری تا بقیه اعضای کابینه یکی از دغدغههای آنان که با جدیت و روزانه آن را دنبال میکنند، کاهش قیمتها و مقابله با گرانی است.
واعظی افزود: رئیس جمهوری قیمت صد قلم کالای مورد نیاز و ضروری مردم را دو بار در هفته دریافت و برای مراقبت و کنترل قیمتها در کنار آن به دستگاههای مختلف دستورات لازم را صادر میکنند. همچنین در ابتدای جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت (یکشنبهها و دوشنبهها) نیز از وزیر صمت و وزیر جهاد کشاورزی میخواهند آخرین وضعیت کالاهای مورد نیاز مردم را گزارش دهند و سیاستها را اعلام کنند.
او ادامه داد: آقای رزمحسینی وزیر صمت در این دو هفتهای که کار خود را شروع کرده است، تمرکز خود را بر مسائل کالای اساسی و مورد نیاز مردم گذاشته و طرح خوبی دارد؛ مهمترین دغدغه همه مسئولان در دولت سفره و معیشت مردم است و اینکه بتوانند راهکاری پیدا کنند تا این فشارها کمتر روی مردم اثر بگذارد.
رئیس دفتر رئیس جمهوری با بیان اینکه ما (در امریکا) با فرد و گروهی طرف هستیم که هیچ اصولی را رعایت نمیکنند، اظهار کرد: امریکا هفته گذشته ۱۸ بانک ایران را تحریم کرد، البته از دو ماه پیش در این زمینه برنامهریزی و کار و جایگزین را مشخص کردیم که با صرافیها و غیره کار کردیم. ما نمیتوانیم این اقدامات را علنی اعلام کنیم زیرا اگر عنوان شود، دشمن همین حرفها را میبیند و راه آنها را میبندد.
او گفت: در اکثر وزارتخانههایی که با خارج صادرات یا واردات دارند روشهای خاصی دنبال میشود تا بتوانند تحریمها و فشارها را دور بزنند، البته برای ما گرانتر تمام میشود که شرایط سختی است.
واعظی در ادامه، ارسال فهرست مدیران متخلف به نهاد ریاست جمهوری را امری مسبوق به سابقه دانست و گفت: بر اساس قانون همه تخلفات کارمندان وزارتخانهها و دستگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد، اما به دلیل اینکه اعمال نفوذ و حق و ناحق نشود و به تخلفات مدیران و کارکنان خوب رسیدگی شود، از ابتدای قانون در نهاد ریاست جمهوری کمیتههای مختلفی وجود دارد که طبق روال به این تخلفات رسیدگی میکنند و پروندهها بررسی میشود، اما بسیاری از اینها مشکلی ندارند، در کمیته حضور یافته و از خود دفاع میکنند.
سکوت زیانبار در برابر قطار تخریب
«روزی به ایشان گفتم: سید با این همه توهین و تهمت چه میکنی؟ هنوز آن لبخند معنادار و نگاه نافذش را با تمام وجود حس میکنم که با دست بر دوشم زد و گفت: آسیاب به نوبت.» این خاطره مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی از مرحوم آیتالله شهید بهشتی بارها بازگو شده است. با وجود تکرار آن اما در فضای سیاسی ایران رنگ کهنگی به خود نگرفته و هر زمان مصداقهای مشهود و محسوسی پیدا میکند به مثابه آنکه «هر دم از این باغ بری میرسد/ تازهتر از تازهتری میرسد». آسیاب توهین و تخریب به مرحوم بهشتی محدود نماند و بعدها نوبت به خیلی ها رسید. حالا هم قرعه فال به نام حسن روحانی زدهاند. انواع و اقسام اتهامها و توهینها در پوشش نقد و داعیهداری مردم علیه او و همکارانش روانه میشود. حالا برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی گوی سبقت را در بدزبانی و ناسزاگویی و توهین به دولت و رئیس آن از برخی رسانههای منتقد و مخالف دولت هم ربودهاند. یک روز منتخب مردم را نفرین میکنند و روزی دیگر «اف بر تو» حواله دومین مقام عالی کشور میکنند. یک روز توهمات و اطلاعات غلط خود را دستمایه بهانهگیری و نسبت دادن ادعاهای بیاساس علیه دختر رئیس جمهوری میکنند و در مجالی دیگر وزیر خارجه کشور را آماج نسبتهای ناروا میکنند.
آری قطار تخریب همچنان با سرعت به پیش میرود و در این میان هستند کسانی که با سکوت نظارهگر آن هستند و چه بسا لبخندی از سر رضایت هم بر لبشان بنشیند. روی سخن این یادداشت اتفاقاً همینها هستند که در جرگه زعما و بزرگان قوم محسوب میشوند چه بر هتاکان و بازیگران صحنه و دمندگان بر بازی اتاق فکرهای جناحی و سیاسی که اقدامشان چه بسا «نه از سر کین که اقتضای طبیعت» شان است حرجی نیست. روی سخن با آنانی است که وقتی پشت تریبون قرار میگیرند و خطبه میخوانند و وعظ میکنند، مخاطب یا مسبب همه ناراستیها و ناهنجاریها و رفتارهای غیراخلاقی را مردم کوچه و بازار میدانند و علیه بیاخلاقیهای رسم شده بین مسئولان بانگی به اعتراض یا به انذار برنمیآورند. همانها که گویی از مکارم و اخلاق اسلامی تنها پوشش بانوان و دوچرخه سواری آنها مهم است. این گونه است که نه علیه توهینها علیه وزیر خارجه از تریبون مجلس صدایی برخاست نه آن زمان که از پشت همین تریبون رئیس جمهوری را نفرین کردند و نه حالا که نمایندهای به سودای دیده شدن یا بزرگ شدن، پنجه در ریش منتخب مردم انداخته است. هیچ تضمینی نیست که فردا روزی که سیب سیاست چرخهای دیگری زد، یکی از همین سکوتکنندگان سیبل هتاکان شوند.
البته ناگفته پیداست که حساب نقد و نقادی از تخریب و توهین جداست و به گفته رئیس جمهوری نقد دولت مستقر نه تنها منعی نداشته که نقادان پاداش هم گرفتهاند! اما وقتی آداب نقد دستخوش تفسیر و کینههای شخصی شد، آنگاه فرصت طلبان و هتاکان دوغ و دوشاب را به هم آمیخته و به نام نقد چوب حراج میزنند به آبروی افراد. در میانه غفلت و سکوت بزرگان یا حتی صید ماهی جناحی برخی، حالا این آبهای مهار نشده، سیل ویرانگری شده است. تا بیشتر از این دیر نشده باید سیلبندهایی تدارک دید.
آری قطار تخریب همچنان با سرعت به پیش میرود و در این میان هستند کسانی که با سکوت نظارهگر آن هستند و چه بسا لبخندی از سر رضایت هم بر لبشان بنشیند. روی سخن این یادداشت اتفاقاً همینها هستند که در جرگه زعما و بزرگان قوم محسوب میشوند چه بر هتاکان و بازیگران صحنه و دمندگان بر بازی اتاق فکرهای جناحی و سیاسی که اقدامشان چه بسا «نه از سر کین که اقتضای طبیعت» شان است حرجی نیست. روی سخن با آنانی است که وقتی پشت تریبون قرار میگیرند و خطبه میخوانند و وعظ میکنند، مخاطب یا مسبب همه ناراستیها و ناهنجاریها و رفتارهای غیراخلاقی را مردم کوچه و بازار میدانند و علیه بیاخلاقیهای رسم شده بین مسئولان بانگی به اعتراض یا به انذار برنمیآورند. همانها که گویی از مکارم و اخلاق اسلامی تنها پوشش بانوان و دوچرخه سواری آنها مهم است. این گونه است که نه علیه توهینها علیه وزیر خارجه از تریبون مجلس صدایی برخاست نه آن زمان که از پشت همین تریبون رئیس جمهوری را نفرین کردند و نه حالا که نمایندهای به سودای دیده شدن یا بزرگ شدن، پنجه در ریش منتخب مردم انداخته است. هیچ تضمینی نیست که فردا روزی که سیب سیاست چرخهای دیگری زد، یکی از همین سکوتکنندگان سیبل هتاکان شوند.
البته ناگفته پیداست که حساب نقد و نقادی از تخریب و توهین جداست و به گفته رئیس جمهوری نقد دولت مستقر نه تنها منعی نداشته که نقادان پاداش هم گرفتهاند! اما وقتی آداب نقد دستخوش تفسیر و کینههای شخصی شد، آنگاه فرصت طلبان و هتاکان دوغ و دوشاب را به هم آمیخته و به نام نقد چوب حراج میزنند به آبروی افراد. در میانه غفلت و سکوت بزرگان یا حتی صید ماهی جناحی برخی، حالا این آبهای مهار نشده، سیل ویرانگری شده است. تا بیشتر از این دیر نشده باید سیلبندهایی تدارک دید.
آینده بازار ارز
رئیس کل بانک مرکزی: تا انتخابات امریکا فشار به بازار ارز ادامه دارد
گروه اقتصادی | «هیچ زمان پیشبینی نکردم که قیمت دلار کاهش پیدا میکند اما به آینده بازار ارز خوشبین هستم.» این گفتههای عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در حاشیه جلسه هیأت دولت بود. او به اکثر سؤالات ارزی خبرنگاران پاسخ داد و خطاب به مردم که همواره تب خرید ارز دارند، تأکید کرد که بازار ارز پرریسکترین بازار است و هر چه مردم خودشان تشخیص دادند، انجام دهند؛ هر لحظه ممکن است اتفاقی در این بازار بیفتد.
در این میان روز گذشته برخی از کارشناسان نسبت به آینده بازار ارز پیشبینی کردند که قیمتها در بازار ارز به دلیل افزایش عرضه دلار بزودی کاهش پیدا میکند.
ریسک ارز را نپذیرید
میثم رادپور، کارشناس حوزههای پولی و بانکی میگوید: «با کاهش یافتن انتظارات تورمی و در شرایطی که قیمت ارز بشدت افزایش یافته است، پیشبینی میشود به صورت خودکار تقاضا برای خرید کاهش پیدا کند. چرا که خریداران دلار در این شرایط که احتمال شکست ترامپ در انتخابات وجود دارد، ریسک خرید ارز با قیمت نجومی را نمیپذیرند.»
اکثر کارشناسان آینده دلار در ایران را به انتخابات امریکا مرتبط میدانند و معتقدند که اگر ترامپ نتواند آرای مردمی را کسب کند، قیمت دلار در ایران ریزش شدیدی پیدا میکند و کسانی که نسبت به خرید دلار اقدام کردند، بشدت زیان میبینند.
در مقابل این افراد کسانی هستند که ماجرای ارزی کشور را بدبینانه نگاه میکنند و میگویند که حتی اگر ترامپ رأی نیاورد به دلیل تحریمهای ظالمانه وضعیت ارزی کشور بهبود پیدا نمیکند و همچنان کشور در تنگنای ارزی قرار میگیرد. آنها علت اصلی این اتفاق را به عدم همکاری کشورها میدانند که پول ایران در حساب آنها بلوکه شده است.
روز گذشته قیمت ارز افزایش و سکه کاهش جزئی یافت. دلار با قیمتی بین 31 هزار و 300 تا 31 هزار و 500 تومان در صرافیها معامله و قیمت سکه تمام نیز 16 میلیون و 100 هزار تومان شد.
دلالان دوباره وارد بازار ارز شدند
ایرنا گزارش داده است، بر اساس پیشبینی فعالان بازار، انتظار میرفت با تصمیم بانک مرکزی و عرضه ۵۰ میلیون دلار در بازار و افزایش سقف خرید صرافیها در بازار متشکل، قیمت ارز کاهشی شود اما دلار در صرافیهای بانکی بالا رفت و شماری از دلالان را ترغیب به افزایش خرید انواع ارز کرد این در حالی است که به اعتقاد برخی فعالان این بازار، افزایش بیش از حد نرخ دلار و سایر ارزها، دلیل اقتصادی و منطقی نداشته و هر لحظه امکان ریزش قیمتها وجود دارد.
عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در حاشیه جلسه هیأت دولت ادامه داد: «در روزهای آخر فعالیت رئیس جمهوری فعلی امریکا فشار به ایران افزایش یافته که ما هم باید مقاومت خود را در برابر این فشارها افزایش دهیم و امیدوار به رفع مسائل موجود در کشور باشیم.»
او با اشاره به اینکه پیشبینی ما بهرهبرداری از درآمدهای ارزی در سال جاری بود، گفت: «اقدامهای خوبی برای ایجاد ثبات در بازار ارز آغاز شده و به آینده این بازار خوشبین هستیم.»
تلاش برای ثبات
همتی با بیان اینکه همه تلاش خود را میکنیم تا بازار ارز به ثبات برسد، افزود: «برخی از نقلقولها از من درباره کاهش قیمت دلار مطرح میشود که در این زمینه باید گفت شرایط در حال تغییر و محدودیتهایی روی منابع ایران اعمال شده است، به دنبال این اتفاق، دهها میلیارد دلار از درآمد ارزی در خارج از کشور را مسدود کردهاند و حتی به بسیاری از کشورها که از رابطه خوبی با ایران برخوردارند به دلیل فشار امریکا اجازه استفاده از آن منابع را ندادهاند.»
رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه مذاکره با کشورهایی که پولهای ایران در آنجا مسدود شده یکی از اقدامهای مهمی است که انجام دادهایم، اظهار داشت: «در دو روز گذشته سفری به عراق داشتم که این سفر با موفقیت همراه بود و امیدواریم بتوانیم از منابع خود در عراق که بیش از5 میلیارد دلار است استفاده کنیم.همچنین برخی دیگر از کشورها جواب مثبت را برای استفاده از درآمدهای ارزی اعلام کردهاند، در این زمینه بتدریج تجار و وارد کنندگان متوجه میشوند که به منابع خود در کدام مناطق دسترسی پیدا کردهایم.»
عرضه ارز به بازار
وی با بیان اینکه در بحث اسکناس در حال عرضههای کافی به بازار هستیم، گفت: «بخش سامانه نیما با وضعیت خوبی همراه بوده و رشد معقولی را تجربه کرده است از این رو با اقدامهایی که در دست اجرا داریم شاهد ثبات بیشتری در بازار خواهیم بود اما باید قبول کنیم تا سه هفته آینده فشارها به ایران بیشتر خواهد شد.»
همتی تصریح کرد: «در وضعیت فعلی، شرایط بازار ارز به دلیل اتفاقهایی مانند شیوع ویروس کرونا، فشار حداکثری دولت امریکا، اعمال و عملیاتی کردن تحریمها که در ۶ ماه نخست امسال رخ داد از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است که این مسائل باعث شکلگیری انتظارات منفی در جامعه شده است.»
رئیس کل بانک مرکزی بازار ارز را پرریسک ترین بازار دانست و گفت: «مردم باید آنچه را که خودشان تشخیص میدهند درست است انجام دهند و هر لحظه ممکن است اتفاقی در این بازار رخ دهد.»
در انتظار روزهای بهتر هستیم
وی با اشاره به اینکه صندوق بینالمللی پول نرخ رشد اقتصادی امسال را با درصد منفی اعلام کرد، گفت: «معلوم نیست این آمار از کجا اعلام شده است اما براساس آمارهای موجود، رشد اقتصادی در سه ماه ابتدای سال جاری در غیر نفتیها منفی 6 دهم درصد و در نفتیها منفی 2.8 دهم درصد بوده است؛ رشد کشاورزی و صنعت ایران در حال افزایش است و در وضعیت خوبی قرار دارد، بنابراین بعید است تا پایان سال رشد اقتصادی ایران به میزان آمار اعلام شده در صندوق بینالمللی منفی باشد.»
رئیس کل بانک مرکزی با تأکید بر اینکه رشد اقتصادی در غیر نفتیها مثبت خواهد شد، گفت: «امیدواریم با اقدامهایی که در حال اجرا است شاهد رقم منفی کمتری در رشد اقتصادی کشور باشیم. به طور حتم سال آینده رشد اقتصادی در کشور مثبت خواهد شد؛ امیدواریم امسال با تلاشهای انجام شده وضعیت بهتری را از پیشبینیها شاهد باشیم.»
ایران، رئیس دوره ای گروه 24 شد
موضوع دیگری که رئیس کل بانک مرکزی به آن پرداخته ریاست یکساله ایران در گروه ۲۴ (این گروه به منظور ایجاد هماهنگی و پیشبرد مواضع کشورهای در حال توسعه در قلمروهای پولی و توسعه مالی اواخر سال ۱۹۷۱ ایجاد شده) است.
به گزارش بانک مرکزی، همتی در این اجلاس با بیان اینکه برای من افتخار و امتیاز بزرگی است که به عنوان رئیس گروه ۲۴ در دوازده ماه آینده در خدمت شما باشم، افزود: «با توجه به رکودهای عمیق کنونی که از همهگیری کرونا ناشی میشوند، نقش و اهمیت گروه ۲۴ روز به روز پررنگتر میشود و در پیگیری رسالت این گروه، ما قصد داریم که تا بالاترین حد امکان مسائل گذشته را دنبال کنیم و همزمان با تمرکز بر تاب آوری تعاملات سازندهتری بین اعضای گروه برقرار سازیم.»
رئیس دورهای گروه ۲۴ با تأکید بر لزوم هماهنگی جهانی برای حل مشکلات به ویژه در زمینه ویروس کرونا تصریح کرد: «به عنوان یک گروه، ما باید همواره از یک راهحل جهانی هماهنگشده طرفداری کنیم تا این اطمینان ایجاد شود که تمام کشورها بدون هیچ استثنایی به واکسن و درمان کمهزینه برای کووید۱۹ و کمکهای مالی از جمله کمکهای اضطراری بر مبنای نیازها و دلایل بشردوستانه دسترسی داشته باشند، به گونهای که همه ما بتوانیم با اطمینان و بالاترین توان بالقوه، فعالیتهای اقتصادی خود را از سر گیریم.»
او خاطرنشان کرد: «اطمینان دارم که در این دوران خدمت، ما قادر خواهیم بود سیاستهایی را مبتنی بر چشمانداز آینده و اهداف از پیش تعیین شده تدوین کنیم و به کشورهای عضو کمک کنیم بر این بحران بیسابقه و شرایط آسیبزای کنونی غلبه کنند. برنامههای مشترک ما بر اهداف بهبود اقتصادی در دوران پس از همهگیری، چگونگی برقراری ثبات مالی و به ویژه، مدیریت بدهی عمومی متمرکز خواهند بود.»
نکته
اقدامهای خوبی برای ایجاد ثبات در بازار ارز آغاز شده و به آینده این بازار خوشبین هستیم
مردم باید آنچه را که خودشان تشخیص میدهند درست است انجام دهند و هر لحظه ممکن است اتفاقی در این بازار رخ دهد
امیدواریم با اقدامهایی که در حال اجرا است شاهد رقم منفی کمتری در رشد اقتصادی کشور باشیم
در سفری که به عراق داشتم موفقیتهایی به دست آمد و امیدواریم بتوانیم از منابع خود در عراق که بیش از5 میلیارد دلار است استفاده کنیم
در این میان روز گذشته برخی از کارشناسان نسبت به آینده بازار ارز پیشبینی کردند که قیمتها در بازار ارز به دلیل افزایش عرضه دلار بزودی کاهش پیدا میکند.
ریسک ارز را نپذیرید
میثم رادپور، کارشناس حوزههای پولی و بانکی میگوید: «با کاهش یافتن انتظارات تورمی و در شرایطی که قیمت ارز بشدت افزایش یافته است، پیشبینی میشود به صورت خودکار تقاضا برای خرید کاهش پیدا کند. چرا که خریداران دلار در این شرایط که احتمال شکست ترامپ در انتخابات وجود دارد، ریسک خرید ارز با قیمت نجومی را نمیپذیرند.»
اکثر کارشناسان آینده دلار در ایران را به انتخابات امریکا مرتبط میدانند و معتقدند که اگر ترامپ نتواند آرای مردمی را کسب کند، قیمت دلار در ایران ریزش شدیدی پیدا میکند و کسانی که نسبت به خرید دلار اقدام کردند، بشدت زیان میبینند.
در مقابل این افراد کسانی هستند که ماجرای ارزی کشور را بدبینانه نگاه میکنند و میگویند که حتی اگر ترامپ رأی نیاورد به دلیل تحریمهای ظالمانه وضعیت ارزی کشور بهبود پیدا نمیکند و همچنان کشور در تنگنای ارزی قرار میگیرد. آنها علت اصلی این اتفاق را به عدم همکاری کشورها میدانند که پول ایران در حساب آنها بلوکه شده است.
روز گذشته قیمت ارز افزایش و سکه کاهش جزئی یافت. دلار با قیمتی بین 31 هزار و 300 تا 31 هزار و 500 تومان در صرافیها معامله و قیمت سکه تمام نیز 16 میلیون و 100 هزار تومان شد.
دلالان دوباره وارد بازار ارز شدند
ایرنا گزارش داده است، بر اساس پیشبینی فعالان بازار، انتظار میرفت با تصمیم بانک مرکزی و عرضه ۵۰ میلیون دلار در بازار و افزایش سقف خرید صرافیها در بازار متشکل، قیمت ارز کاهشی شود اما دلار در صرافیهای بانکی بالا رفت و شماری از دلالان را ترغیب به افزایش خرید انواع ارز کرد این در حالی است که به اعتقاد برخی فعالان این بازار، افزایش بیش از حد نرخ دلار و سایر ارزها، دلیل اقتصادی و منطقی نداشته و هر لحظه امکان ریزش قیمتها وجود دارد.
عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در حاشیه جلسه هیأت دولت ادامه داد: «در روزهای آخر فعالیت رئیس جمهوری فعلی امریکا فشار به ایران افزایش یافته که ما هم باید مقاومت خود را در برابر این فشارها افزایش دهیم و امیدوار به رفع مسائل موجود در کشور باشیم.»
او با اشاره به اینکه پیشبینی ما بهرهبرداری از درآمدهای ارزی در سال جاری بود، گفت: «اقدامهای خوبی برای ایجاد ثبات در بازار ارز آغاز شده و به آینده این بازار خوشبین هستیم.»
تلاش برای ثبات
همتی با بیان اینکه همه تلاش خود را میکنیم تا بازار ارز به ثبات برسد، افزود: «برخی از نقلقولها از من درباره کاهش قیمت دلار مطرح میشود که در این زمینه باید گفت شرایط در حال تغییر و محدودیتهایی روی منابع ایران اعمال شده است، به دنبال این اتفاق، دهها میلیارد دلار از درآمد ارزی در خارج از کشور را مسدود کردهاند و حتی به بسیاری از کشورها که از رابطه خوبی با ایران برخوردارند به دلیل فشار امریکا اجازه استفاده از آن منابع را ندادهاند.»
رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه مذاکره با کشورهایی که پولهای ایران در آنجا مسدود شده یکی از اقدامهای مهمی است که انجام دادهایم، اظهار داشت: «در دو روز گذشته سفری به عراق داشتم که این سفر با موفقیت همراه بود و امیدواریم بتوانیم از منابع خود در عراق که بیش از5 میلیارد دلار است استفاده کنیم.همچنین برخی دیگر از کشورها جواب مثبت را برای استفاده از درآمدهای ارزی اعلام کردهاند، در این زمینه بتدریج تجار و وارد کنندگان متوجه میشوند که به منابع خود در کدام مناطق دسترسی پیدا کردهایم.»
عرضه ارز به بازار
وی با بیان اینکه در بحث اسکناس در حال عرضههای کافی به بازار هستیم، گفت: «بخش سامانه نیما با وضعیت خوبی همراه بوده و رشد معقولی را تجربه کرده است از این رو با اقدامهایی که در دست اجرا داریم شاهد ثبات بیشتری در بازار خواهیم بود اما باید قبول کنیم تا سه هفته آینده فشارها به ایران بیشتر خواهد شد.»
همتی تصریح کرد: «در وضعیت فعلی، شرایط بازار ارز به دلیل اتفاقهایی مانند شیوع ویروس کرونا، فشار حداکثری دولت امریکا، اعمال و عملیاتی کردن تحریمها که در ۶ ماه نخست امسال رخ داد از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است که این مسائل باعث شکلگیری انتظارات منفی در جامعه شده است.»
رئیس کل بانک مرکزی بازار ارز را پرریسک ترین بازار دانست و گفت: «مردم باید آنچه را که خودشان تشخیص میدهند درست است انجام دهند و هر لحظه ممکن است اتفاقی در این بازار رخ دهد.»
در انتظار روزهای بهتر هستیم
وی با اشاره به اینکه صندوق بینالمللی پول نرخ رشد اقتصادی امسال را با درصد منفی اعلام کرد، گفت: «معلوم نیست این آمار از کجا اعلام شده است اما براساس آمارهای موجود، رشد اقتصادی در سه ماه ابتدای سال جاری در غیر نفتیها منفی 6 دهم درصد و در نفتیها منفی 2.8 دهم درصد بوده است؛ رشد کشاورزی و صنعت ایران در حال افزایش است و در وضعیت خوبی قرار دارد، بنابراین بعید است تا پایان سال رشد اقتصادی ایران به میزان آمار اعلام شده در صندوق بینالمللی منفی باشد.»
رئیس کل بانک مرکزی با تأکید بر اینکه رشد اقتصادی در غیر نفتیها مثبت خواهد شد، گفت: «امیدواریم با اقدامهایی که در حال اجرا است شاهد رقم منفی کمتری در رشد اقتصادی کشور باشیم. به طور حتم سال آینده رشد اقتصادی در کشور مثبت خواهد شد؛ امیدواریم امسال با تلاشهای انجام شده وضعیت بهتری را از پیشبینیها شاهد باشیم.»
ایران، رئیس دوره ای گروه 24 شد
موضوع دیگری که رئیس کل بانک مرکزی به آن پرداخته ریاست یکساله ایران در گروه ۲۴ (این گروه به منظور ایجاد هماهنگی و پیشبرد مواضع کشورهای در حال توسعه در قلمروهای پولی و توسعه مالی اواخر سال ۱۹۷۱ ایجاد شده) است.
به گزارش بانک مرکزی، همتی در این اجلاس با بیان اینکه برای من افتخار و امتیاز بزرگی است که به عنوان رئیس گروه ۲۴ در دوازده ماه آینده در خدمت شما باشم، افزود: «با توجه به رکودهای عمیق کنونی که از همهگیری کرونا ناشی میشوند، نقش و اهمیت گروه ۲۴ روز به روز پررنگتر میشود و در پیگیری رسالت این گروه، ما قصد داریم که تا بالاترین حد امکان مسائل گذشته را دنبال کنیم و همزمان با تمرکز بر تاب آوری تعاملات سازندهتری بین اعضای گروه برقرار سازیم.»
رئیس دورهای گروه ۲۴ با تأکید بر لزوم هماهنگی جهانی برای حل مشکلات به ویژه در زمینه ویروس کرونا تصریح کرد: «به عنوان یک گروه، ما باید همواره از یک راهحل جهانی هماهنگشده طرفداری کنیم تا این اطمینان ایجاد شود که تمام کشورها بدون هیچ استثنایی به واکسن و درمان کمهزینه برای کووید۱۹ و کمکهای مالی از جمله کمکهای اضطراری بر مبنای نیازها و دلایل بشردوستانه دسترسی داشته باشند، به گونهای که همه ما بتوانیم با اطمینان و بالاترین توان بالقوه، فعالیتهای اقتصادی خود را از سر گیریم.»
او خاطرنشان کرد: «اطمینان دارم که در این دوران خدمت، ما قادر خواهیم بود سیاستهایی را مبتنی بر چشمانداز آینده و اهداف از پیش تعیین شده تدوین کنیم و به کشورهای عضو کمک کنیم بر این بحران بیسابقه و شرایط آسیبزای کنونی غلبه کنند. برنامههای مشترک ما بر اهداف بهبود اقتصادی در دوران پس از همهگیری، چگونگی برقراری ثبات مالی و به ویژه، مدیریت بدهی عمومی متمرکز خواهند بود.»
نکته
اقدامهای خوبی برای ایجاد ثبات در بازار ارز آغاز شده و به آینده این بازار خوشبین هستیم
مردم باید آنچه را که خودشان تشخیص میدهند درست است انجام دهند و هر لحظه ممکن است اتفاقی در این بازار رخ دهد
امیدواریم با اقدامهایی که در حال اجرا است شاهد رقم منفی کمتری در رشد اقتصادی کشور باشیم
در سفری که به عراق داشتم موفقیتهایی به دست آمد و امیدواریم بتوانیم از منابع خود در عراق که بیش از5 میلیارد دلار است استفاده کنیم
با پیام دهکردی؛ بازیگری که این روزها از تهران مهاجرت کرده است
همچنان در یک آغاز هستید
ندا انتظامی
دبیر گروه فرهنگی
پیام دهکردی، بازیگر تئاترهای «جنایت و مکافات»، «افسون معبد سوخته»و«ملاقات با بانوی سالخورده» کارنامه پرباری در حوزه تئاتر دارد، البته در حوزه سینما و تلویزیون هم حسابی فعالیت کرده است که ماحصل آن «یک بوسه کوچولو»، «یک تکه نان»، «همیشه پای یک زن در میان است»، «شهریار»، «مدار صفر درجه»، «شهرزاد»، «گاندو» و کارگردانی تئاترهای «متولد 1361» و «مرگ پنگوئن» بخشی از فعالیتهای اوست که شاگردی حمید سمندریان از افتخاراتش است. او که مؤسس جشنواره امید هم هست مدتی است از تهران به لاهیجان مهاجرت کرده تا آسایش و آرامش را در کنار کارهای هنری تجربه کند. با او درباره این مهاجرت و دلایل آن صحبت کردیم.
در مقطعی دوران بسیار فعالی در حوزه تئاتر داشتید به طوری که اسم شما تضمین موفقیت تئاتری بود که در آن بازی میکردید؛ اما ناگهان دیگر از شما خبری نبود، این مدت کجا بودید؟
سالهای سال در این فکر بودم که هجرتی باید صورت بگیرد و در آن مقطع حس من این بود که سه راه پیش روی من است. نخست اینکه افسردگی به سراغم بیاید که این حس بیشتر از هر چیزی برآمده از عدم رضایت من نسبت به شرایط حرفهای موجود در کارم بود. نکته دوم این بود که بخشی از آرمانهایم فاصله بگیرم؛ اما این هم برای من شدنی نبود. ممکن است که برخی هنرمندان واقعاً بتوانند پاسخی درخور پیدا کنند، بمانند و کار کنند بدون اینکه به این دو مسیر گرایشی پیدا کنند؛ اما برای من نشدنی بود. از آنجا که در زندگی همیشه موظف و مکلفم که امیدوار باشم و دردها و رنجهای زیادی تجربه کردم. یاد گرفتهام «فرصتی نیست که از خُم به قدح ریزم می. لب من بر لب خُم نِه که نفس نیست» احساس کردم که زمان کوتاهی دارم برای اینکه تصمیم بگیرم؛ اما راه سوم هم این است که هجرت کنم برای اینکه بتوانم همچنان امیدوار و خلاق و پویا باشم. استنباطم این بود که در 70 سالگی با کوهی از بیماری و تمام چیزهایی که به زوال میرود، به این نتیجه برسم یا با توصیه پزشک بروم بهتر است یا الان که در صحت عقل، سلامت تن و تمکن مالی، تصمیم بگیرم. تا آنجا که به یاد میآورم، تمام موفقیتهایم را بعد از لطف خداوند، مدیون خطر کردنهایم هستم. من در هر جایی که خطر کردم، موفق بودم.
مانند زمانی که جوان بودید و به تهران آمدید.
اصالتاً شهرکردی هستم؛ اما در آن مقطع پدر و مادر در اصفهان زندگی میکردند و من به تهران آمدم و مسیری را آغاز کردم و بدون پارتی و پول و هیچ گونه پشتوانهای توانستم وارد این حرفه شوم. شاگردی حمید سمندریان را کردم تا بتوانم در این حرفه قد بکشم و دیده شوم. البته در این مسیر دو نفر از دوستان به من بسیار کمک کردند، محمدرضا جزئی که از بازیگران بسیار توانمند تئاتر هستند و یکی هم احمد ساعتچیان نازنین، در ابتدای راه کمکهای بسیاری به من کردند؛ اما فینفسه الفبایی که امروز برقرار است که شما حتماً باید پول و پارتی داشته باشید، وجود نداشت. متر این بود که تو هر قدر بیشتر تلاش کنی، آورده بیشتری خواهی داشت.
زمانی آدم نوجوان 17 ساله است و براحتی میتواند دل بکند؛ اما زمانی با پیام دهکردی طرف هستیم که خیلی کار کرده و در حوزه تئاتر شناخته شده و در جایگاه خیلی خوب قرار دارد که همه اینها کندن را سخت میکند؛ آیا به پویایی و خلاقیتی که دلتان میخواست رسیدید؟
همواره در یک جهان نسبی تردد میکنیم و به حیات خود ادامه میدهیم. در لاهیجان بیشتر از تمام سالهایی که در تهران بودم، کار میکنم؛ یعنی اتفاقاً حضور در لاهیجان پویایی من و سلامت جسم مرا چندین برابر بیشتر کرده است. شما زمانی رشد میکنید که احساس کنید همچنان در یک آغاز هستید، احساس کنید که چیزهایی را ندارید و همانها بهانهها و دلایلی میشوند برای اینکه تکاپو کنید. در سالهای اول زندگی در لاهیجان خیلی به خودم و اطرافیانم میگفتم که من دوباره باید به هفده سالگیم برگردم با این تفاوت که حالا شناخته شده هستم، جایگاه دارم و... اگر من آن موقع توانستم به پا خیزم و بایستم، باید الان هم بتوانم. فکر میکنم که برآیند کلی آن بسیار خلاقتر و پویاتر از آن چیزی بود که در تهران منتظرم بود. افزون بر اینکه من تهران را در حوزه ارتباطات کاری ترک نکردم و الآن هم اگر کلاس، کارگاه آموزشی، تئاتر یا فیلم و سریال باشد، کار میکنم و درگیر آن میشوم.
جالب است که برای هجرت ایران را انتخاب کردید و از شهری به شهر دیگر رفتید. خیلی از همکاران شما کشور دیگری را برای مهاجرت انتخاب میکنند.
اوژن یونسکو جملهای دارد که به نظر من نگاه بسیار درستی است. میگوید: انسان آزاد است تصمیم بگیرد و تصمیمی هم که میگیرد فقط به خود او مربوط است. واقعیت این است که هر انسانی بر حسب شناخت و نگرش خود تشخیص میدهد که کجا زندگی کند و چه جهانی برایش بهتر است و برای من هم کسانی که جلای وطن میکنند و در جای دیگر ساکن میشوند بسیار قابل احترام هستند؛ اما نکتهای که در مورد خود من وجود داشت، این بود که باور من در مورد مهاجرت، عزیمت از یک نقطه و از یک وضعیت به یک وضعیت بسیار بهتر است؛ یعنی اگر شرایط جایی که قرار است بروم بسیار بهتر از جایی باشد که اکنون در آن زندگی میکنم، مهاجرت قابل انجام است. برای منی که اروپا را تجربه کردم، چه اروپای شرقی، چه اروپای غربی و اروپای جامع و به هر حال یکی از مهدهای جدی، مولد و نافذ جریانهای اصیل و ناب و قدرتمند هنری در دنیا و تاریخ هنر است، شرایط را بسیار بهتر ندیدم، در اروپا و حتی کشورهای دیگری مثل استرالیا یا کانادا که مهاجرپذیری گستردهای را دارند تجربه میکنند؛ لذا به این دلیل بحث مهاجرت به خارج از ایران کنار میرود. دلیل دوم این است که من معتقدم تمام کسانی که در حوزه علوم انسانی و هنر فعالیت میکنند، حتماً برای خلق آثار خود نیاز به ریشه دارند؛ یعنی نیاز به سرزمین مبدأ، سرزمین مرجع، سرزمینی که اشراف هویتی و فرهنگی بر آن دارند. برای اینکه بتوانند حرف بزنند، باب هویتی خیلی مهم است. شاید بگوییم که ساموئل بکت هم ایرلندی بود و رفت فرانسه یا فلان نمایشنامهنویس آلمانی بود و رفت سوئیس؛ اما آنها در یک اقلیم عام جغرافیایی تقریباً یکسان زندگی میکنند، با زبانهایی نسبتاً مشترک؛ یعنی فرانسوی، آلمانی و انگلیسی که با هم قرابت دارند؛ اما برای ما این گونه نیست و ارزش ما در جهان بینالملل، ارزش منِ هنرمند به دلیل هویتهای شخصیتی و تشخصیای است که بر آمده از جغرافیا یا همان لوکالیته است. یعنی اگر قرار است اتفاقی بیفتد، من باید در این جا جهانی را درک کنم و ادراک خودم را نسبت به این جهان، با دنیا در میان بگذارم؛ یعنی بگویم دنیا، من این را تجربه کردم، لذت بردم یا این ادراک را داشتم، کاری که به گمان من عباس کیارستمی به زیبایی هر چه تمامتر انجام میدهد. اگر خارج یا هجرت به خارج خوب بود، آقای کیارستمی به عنوان فردی بسیار باهوش، خردمند، دانا، عالم و در عین حال کمال طلب حتماً این کار را میکرد. یا استاد محمدرضا شجریان یا اصغر فرهادی و... بنابراین اساساً هنرمند نیاز به یک تغذیه دارد، این تغذیه قطعاً با ارتباط هویتی پیدا میکند در صورتی که کافی است ما کمی در تاریخ خود تورق کنیم، بسیاری از هنرمندانی که از ایران رفتند گو اینکه در آن جا هم بسیار کنشگر شدند، فعالیتهای بسیار موفقیتآمیزی داشتند؛ اما هرگز از قلهای که در ایران بودند، بالاتر نرفتند. نکته سوم این است که این جا وطن من و سرزمین من است. یا باید خوشبختی را این جا تجربه کنم و بتوانم به آب و خاک این سرزمین خدمتی کنم یا اگر جای دیگری هم بروم نخواهم توانست. برای منی که زبانم هنر است، دغدغه علوم انسانی دارم، بهترین جا ایران بود. بنابراین ایران را برای زندگی انتخاب کردم و زمانی که احساس کردم شرایط آن گونه که باید مطلوب من نیست به فکر هجرت افتادم و فکر کردم که این هجرت در داخل ایران کجا برای من مناسبتر است و بعد از بررسیهای مختلف به شهر لاهیجان رسیدم.
اتفاقاً همین نکته برایم سؤال بود که چرا شهر لاهیجان؟
اول تلاشم این بود که به زادگاه خودم یعنی شهرکرد برگردم اما در شهرکرد ملزومات و ساختارها آنطور که باید فراهم نشد و از طرفی دوری شهرکرد از تهران کار را برای من سخت کرد. در فرهنگ بحثی با عنوان عدالت فرهنگی وجود دارد؛ یعنی توزیع عادلانه فرهنگ و مصادیق آن در سراسر کشور که متأسفانه این اتفاق در ایران نیفتاده و ما اختلاف فاحشی بین تهران و شهرهای دیگر ایران میبینیم. این مسأله سبب میشد که اگر من بروم شهرکرد زندگی کنم، لازم بود که مدام با تهران در ارتباط باشم و این دوری کار را سخت میکرد. کمی هم مسأله آب و هوا مطرح بود. به این دلیل که شهرکرد ارتفاع بسیار بالایی دارد و هر چند که من عاشقانه زادگاهم را دوست دارم؛ اما در آن جا تنفس کمی برای من دشوار است. شهرهای مختلفی را واکاوی و رصد کردیم. در مجموع لاهیجان را برای خودمان مناسبتر دیدم. از سوی دیگر لاهیجان یک پیشینه حیرتانگیز فرهنگی دارد. به هرحال نمیتوان گذشت از تأثیر این نکته بیژن نجدی نویسنده «یوزپلنگانی که با من دویدند» که اینجا زندگی کرده و در همینجا هم به خاک سپرده شده است. لاهیجان پیشینه سیاسی کنشگر قدرتمندی را در تاریخچه خود دارد، با تمام جریانها و خطوط سیاسی. لاهیجان از نظر بستر فضای عرفانی تجارب عجیبی داشته و آدمهای بزرگی را تجربه کرده از بعد شیخ زاهد گیلانی و... در بحث شعر در شعرای قرن دهم آدمهای بزرگی را داشته و به هر حال پیشینه هویتی شهر، پیشینه قدرتمندی است و البته مردم آن هم مردمِ مهاجرپذیرِ واقعی و بسیار هم نازنین هستند. مجموعه اینها، دسترسی به طبیعت، آب و هوا و نزدیکی به تهران سبب شد که لاهیجان را شهر مناسبی بدانیم و ما شاید بتوانیم در آنجا کنش ایجاد کنیم. به همین دلیل مؤسسه فرهنگی هنری «امیدِ پیام دهکردی» را در آنجا بنیان گذاشتم که اسم آن همان اسم گروه تئاتر امیدی است که سالهای سال پیش داشتم و در همان مرکزیت مؤسسه شروع کردیم به برگزاری کارگاهها، اعم از کارگاههای آموزشی تا رویدادهای مختلف فرهنگی هنری مثل نمایشگاهها و کارهایی که از دستمان برمیآمد.
زمانی که رفتید به لاهیجان، کدام بخش شما سنگینی میکرد، پیام دهکردی که هنرمند است و دلش میخواهد جوانهای هنرمند را تربیت کند و به بازار کار بفرستد یا پیام دهکردی که دغدغه مسئولیت اجتماعی دارد؟
تمنای درونی من همیشه این بوده که فرزند زمانه خودم باشم، اینکه چقدر موفق بودم، قضاوتش با اهل آن. در تمام آثاری هم که کار کردم، به میزان صد درصد در آثاری که کارگردانی کردم و به میزان 60 تا 80 درصد در کارهایی که بازی کردم، همیشه نگاه اجتماعی دغدغه اصلیام بوده است. در «متولد 1361» در «هیچ کس نبود بیدارمان کند» و یا کار اخیرم، «مرگ و پنگوئن» هم شما دغدغههای اجتماعی را میبینید. اساساً همیشه دغدغههای اجتماعی موتور محرک من برای عزیمت به لحظات جدید و خلق نقطههای طلایی در حوزه کارم بوده است. یعنی همیشه دردی را در جامعه احساس کردم، درخصوص آن پژوهش کردم، به یک ادراک رسیدم و خروجی این ادراک اثری شده که کارگردانی کردم یا شعری که نوشتم؛ بنابراین اولویت من این نگاه است و اگر حوزه آموزش و کلاس هم برایم معنا داشته و در این سالها همیشه تدریس کردم چه زمانی که تهران بودم، چه الان که لاهیجان هستم، به این علت بوده که بیشتر برای جریان اجتماعی تلاش کردم؛ یعنی اگر تدریس برایم اهمیت دارد به این دلیل است که میتواند نقطه و یا دروازهای باشد برای ورود به جهان پر ادراک برآمده از درکی نسبت به مسائل اجتماعی.
فکر میکنم تأثیری که این ماجرا بر شما داشته، این است که نگاه شما اجتماعیتر شده است. پیش از این وقتی با شما صحبت میکردم، شما یک پیام دهکردی هنرمند بودید که نگاه هنری داشت؛ اما درصحبت با شما متوجه شدم که نگاهی اجتماعی دارید که معمولاً این نگاه در هنرمندها کمتر است. نمیدانم که این باور بر اساس مطالعاتی که داشتید شکل گرفته است یا بر اساس زندگی در لاهیجان و دوستیها؟
تمام رویکردهای هنری در تمام جهان قابل ستایش و قابل احترام است؛ یعنی حتی هنرمندی هم که ترجیح میدهد وارد هیچ نظر اجتماعی یا کنش اجتماعی نشود، دارد اثر خود را خلق میکند. باور من بر این است که در جهان معاصر، هنر دارد به سمت هنرهای چندگانه حرکت میکند و ترکیبی میشود؛ یعنی ما دیگر با حوزههای تک ساحتی مواجه نیستیم. یک بخش ماجرا این است که سبب میشود آدمی فکر کند که من میخواهم در حوزه اجتماعی هم نقد بزنم. نکته دوم تجربیات خود من هم در پرفورمنس، هم در کارهای محیطی و هم جشنواره امید به عنوان یک جریان بسیار مهم و هم جریان گروه تئاتر نامرئی امید که در متروی تهران کار کردیم، همواره من را به آدمی تبدیل کرده که دغدغههای اجتماعی رکن جدی زندگیم شود. طبیعی است که در سالهای اخیر الزاماً هنر و کارم را عجین با اجرای تئاتر نمیبینم، باورم بر این است که اگر من با مغازهداری که نجار است، در خصوص یک درد یا مسأله اجتماعی وارد مباحثه شوم، انگار دارم از ظرفیت هنرهای نمایشی استفاده میکنم و یک پرفورمنس را اجرا میکنم. به طور مثال من مدتها است که میبینم در لاهیجان اگزوز موتورسیکلتهایی که دست بسیاری از جوانها است، دستکاری میشود و صدای بسیار ناهنجاری ایجاد میشود و آلودگی صوتی و هوایی دارد و اینها حرکتهای ناهنجاری را ایجاد میکنند که بیشتر باعث رعب و وحشت شهروندان است؛ البته من آنها را مقصر نمیبینم و معمولاً در مواجهههای این چنینی این سؤال در ذهنم پیش میآید که چه چیزی وجود ندارد که این جوان پیست را وارد فضای شهری کرده است؟. شاید اگر پیستی در شهر وجود داشت و جوان برود و هدایت شود، اتفاقاً این ظرفیت میتواند ما را به سمت قهرمانی لیگهای موتور سواری دنیا هم نزدیک کند. به هر حال چنین مسألهای در شهر وجود دارد و از این طرف وقتی با نهادهایی که متولی هستند وارد گفتوگو میشویم که بتوانیم اینها را مدیریت کنیم، به دلایل مختلف آن توفیق جانانه مهیا نمیشود یا رقم نمیخورد که اینها مدیریت شوند. پس اینها هستند در شهر. از طرف دیگر من آزردگی خودم و شهروندان را دارم میبینم که چقدر وحشت میکنند، چقدر رنج میکشند و چقدر شبها بیخواب میشوند، چون اینها در خیابانها لشکرکشیهای مختلف دارند. از خودم سؤال میکنم که نسبت من با این مسأله چیست و با چه چیز تئاتر میتوانم ظرفیتی را ایجاد کنم که یک نگاه را شکل بدهم؟ طبیعتاً پرفورمنس را بررسی میکنم، دیدگاههای شادخوها و... را بررسی میکنم و در نهایت به این نتیجه میرسم که من میتوانم یک موتورسیکلت برقی بخرم که این کار را کردم و یک موتورسیکلت برقی به رنگ نارنجی پرتقالی که به چشم بیاید، قیافه آن هم یک قیافه تپل و بامزه است. ماسک به صورتم میزنم، سوار آن میشوم و دو ماه است که با این موتور در شهر تردد دارم. در همین دو ماه اخیر تعدادی به من مراجعه کردند و یا پرسیدند و موتور برقی خریدند یا گفتند ما شما را که دیدیم، موتور برقی خریدیم. این را از آن جهت میگویم که دغدغه اجتماعی و کنش اجتماعی برای من به عنوان یک مبارزه سیاسی نیست، به عنوان یک اثر خلاقه هنرمندانه است برای ارتقابخشی و تأثیرگذاری کیفیت زیستی. وقتی الان تئاتر به دلیل شیوع کرونا و کووید 19 تعطیل است، آیا به معنای آن است که منِ هنرمند هم باید تعطیل باشم؟ خیر. چه کسی باید به جامعه امید بدهد؟ چه کسی باید جامعه خستهای را که این چنین پر از ترس و یأس است، دوباره به زندگی دعوت کند؟ این وظیفه هنرمند است. ربطی به حکومت یا نوع مدیریت کشور ندارد. در تمام دنیا این اتفاق افتاده است. آلمان تجربه جنگ را از سر گذرانده است، شهرهایی ویران و مردمانی افسرده. کسانی که شروع میکنند به دعوت دوباره مردم به زندگی هنرمندان هستند و این وظیفه ما است. این که انتقاداتی داریم درست است، من هم قول و هم میثاق هستم؛ اما به معنای این نیست که ما این کنش را فاکتور بگیریم و آن را انجام ندهیم. من الآن دارم با موتورسیکلت این وظیفه را انجام میدهم و گاهی اوقات هم به همراه همسرم انجام میدهیم و مردم به من میگویند که ما هم اگر دولت پول میداد که موتور بخریم، ما هم تبلیغ میکردیم، این همان بخش انتقاد است.
بنابراین نگاه شما به عنوان یک هنرمند این نیست که تئاتر فقط روی صحنه اتفاق میافتد. از نگاه شما تئاتر میتواند بر صحنه زندگی؛ یعنی در خیابان، کوچه و بازار اتفاق بیفتد.
بله، ما باید تئاتر را با تمام ظرفیتهای آن باز تعریف کنیم. گاهی اوقات ما تئاتر را محدود میکنیم به یک رخداد صحنهای و میگوییم الان کرونا آمده و صحنهها تعطیل است پس من کاری نمیتوانم بکنم. چرا ما به تئاتر میگوییم نهاد تولید اندیشه، نمیگوییم شرکت یا مؤسسه، میگوییم تئاتر نهاد تولید اندیشه است. معنی این جمله بسیار بسیط است و کوهی ظرفیت دارد. تئاتر فعال یا مشارکتی، در بخش پداگوژیک، در بخش روان درمانی، در بخش تئاترهای محیطی یا اوت دور، بحث مفصلی دارد، یک بخش آن تئاتر خیابانی است، بعد آن را تلفیق میکنیم با هنرهای تجسمی و تبدیل میشود به هنر مفهومی، پرفورمنسها، تلفیق با موسیقی و بسیاری شکلهای دیگر؛ یعنی یک وسعت بسیار عجیب پیدا میکند. ما باید ببینیم که برای امروز اجتماع خود چه کار میتوانیم بکنیم. خروجی ادراک من نسبت به دردها و آلامی که برایم ایجاد میشود، بنده و خانم نغمه ثمینی را میرساند به «متولد 1361» یا دردهای من و دردهای آقای محمد امیر یاراحمدی ما را میرساند به «هیچ کس نبود بیدارمان کند.» امروز من باید چه کار کنم؟ ممکن است اولین سؤالی که پیش بیاید این باشد که ما نان نداریم بخوریم.
برش
سرانجام جشنواره امید
جشنواره امید قرار بود که در لاهیجان دبیرخانه مرکزی آن شکل بگیرد و الان هم این باور را داریم. یادی بکنم از همیشه استادم، حمید سمندریان. او بر این باور بود که تو باید همیشه ممتاز در رخدادها حرکت کنی یا به تعبیر من یا 20 یا نیست؛ یعنی نمره تو باید در کنشی که انجام میدهی بالای 17 باشد یا انجام ندهی بهتر است؛ بنابراین من فکر کردم جشنواره امیدی که حد فاصل جریان حرفهای و دانشجویی را داشت پر میکرد و یک مدل جدید را برای معرفی نیروهای جوان ارائه میکرد باید شرایط مناسب آن فراهم شود. یک بخش آن تأمین مالی سلامت بود که مهیا نمیشد؛ بنابراین ترجیح دادم که آن را فی الحال متوقف کنم؛ اما شش ماهی است که جلسات مداومی را با دوستان مختلف و با اتاق فکرمان برگزار میکنیم که در سال آینده بیحرف پیش هم بخش نمایشی آن فعال شود و به موازات آن بتوانیم حوزه شعر، موسیقی و حوزههای دیگر را هم با همان رویکرد پیشین، یعنی تئاترهای کوتاه و جشنواره کوتاه برگزار کنیم؛ البته اخیراً شنیدم که در کیش هم جشنواره کوتاهی در جاهای مختلف اجرا میشود که اتفاق بسیار مبارکی است؛ ولی جشنواره امید این دغدغه را داشت و هنوز هم دارد؛ منتها مترصد هستیم که یک زیر ساخت خوب فراهم شود و بتوانیم در گیلان به عنوان مرکزیت و به عنوان یک رخداد ملی آن را برگزار کنیم.
نگاه جهانی و فرا ملی
به اعتقاد من جامعه پیشران جامعهای است که به عقلانیت میرسد؛ یعنی شاید یگانه راه ما برای این که بتوانیم از این معابر عبور کنیم و از این گرفتاریها خارج شویم، رفتن به سمت گفتمان عقلانی با یک نگاه متکثر است و این راه میسر نمیشود مگر با پرسشگری. این پرسشگری را هنرمندان ما باید ایجاد کنند، پرسشگریهایی جدی که شاید تمناهای فردی در آن راه ندارد، دیدگاههای جناحی در آن راه ندارد، ما باید به سمت یک نگره کلان حرکت کنیم و نگاه خود را از یک نقطه قومیتی، قبیلهای، عشیرهای و جناحی خارج کنیم و به یک نگاه ملی و از نظر من به یک نگاه فرا ملی و جهانی تعمیم بدهیم، با این معنا که اگر «عوامانه عرض میکنم» دعایی میکنیم، دعا برای خوبی حال کل گیتی باشد، برای کل جهان حال خوب را آرزو کنیم. طبیعتاً در حوزههای این چنینی هم همین طور است و این کار جریان روشنفکری است؛ یعنی جریان روشنفکری واقعی و نه شبهه آن، شروع کند به ایجاد پرسشگری، با هر وسیلهای که میشود پرسشگری درست را رقم بزند. رفتن به سمت رفتارهای ترکیبی که عرض کردم، محصول همین نگاه است. اگر ما بتوانیم پرسش را ایجاد کنیم، اولین گامها را به سمت یک عقلانیت برداشتیم. ما سالها و قرنها است که داریم تجربههایی را تکرار میکنیم، بخشی از علت تکرار اینها، عدم تاریخ مکتوب و بودن تاریخ شفاهی است و بخش دیگر کمبود یا فقدان عقلانیت. امیدوارم که اینها مهیا و محقق شود و ما بتوانیم هم در زمان حیات خود و هم به قول شاملو به گونهای باشیم که نسلهای آینده هم به نیکی از ما یاد کنند.
این روزها
من مشغول تمرینات نمایش گالیله بودم و قرار بود که اجرا برویم؛ اما متأسفانه مقارن شد با ماجرای کرونا که شاید سال آینده این اتفاق بیفتد؛ اما یک کتاب صوتی را در دست انتشار داریم که آخرین مجموعه شعر سرکار عارفه لک است که با صدای خود من و آهنگسازی آقای کلاهبخش و طراحی گرافیک اردشیر رستمی که امیدوارم به زودی توسط انتشارات نوین کتاب گویا وارد بازار شود. در حال حاضر درگیر این هستیم و یک سری کارگاههای آموزشی داریم در تهران برگزار میکنیم. در لاهیجان هم رویدادهای مختلفی را تجربه کردیم، در حوزه کارهای تجسمی که در بخش آموزشگاه این کار را انجام دادیم. برنامه داریم که قصهگوییهایی را در کافه کتاب امید جدیتر بگیریم و بتوانیم استودیو امید را بزودی فعال کنیم که بتوان از طریق آن تولید آثار صوتی داشته باشیم. در حوزه سریال هم یکی، دو کار است که البته کار من هنوز آغاز نشده؛ ولی امید دارم که آنها هم بزودی شروع شود. اینها جدیترین کارهایی است که در برنامهریزیهایمان دنبال میکنیم.
افزایش مهاجرتهای معکوس با توسعه کسب و کار در مناطق روستایی
اشتغال زنان، مهمترین عامل ماندگاری در روستا
حمیرا حیدریان
خبرنگار
جمعیتی مشتاق از زنان روستایی بویژه بانوان جوان و میانسال، با طرحها و ایدههایی خلاقانه در حوزه صنایع دستی، گردشگری، کشاورزی و دامپروری در حال تلاش برای راهاندازی کسب و کاری هستند که با آن به درآمد مستقل برسند. در حدود 50 درصد طرحهای اشتغال روستایی در سالهای اخیر زنان سهم داشتهاند. یافتههای پژوهشی از جمله پژوهشی که از سوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در سال گذشته منتشر شد نشان میدهد اشتغال پایدار زنان در روستا در کاهش مهاجرت اثری معنادار دارد. پس در روز جهانی اشتغال زنان روستایی باید بپذیریم که برای مانایی و توسعه روستایی اشتغال زنان باید بیشتر از گذشته جدی گرفته شود.
مهاجرت معکوس با خود اشتغالی زنان
شراره شیبانی، مدیر هماهنگی ترویج کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان جنوبی درگفتوگو با «ایران» گفت: اجرای طرحهای متعدد از جمله راهاندازی صندوقهای خرد، باعث شده تا بسیاری از افرادی که قصد مهاجرت داشتهاند این روند شکل معکوس به خود بگیرد و خود اشتغالی افزایش پیدا کند.
وی طرح آموزش زنان روستایی و توسعه اشتغال خانگی را از جمله فعالیتهای انجام شده از سوی سازمان جهاد کشاورزی عنوان کرد و افزود: 50 درصد جمعیت روستایی استان خراسان جنوبی را زنان تشکیل میدهند. از این تعداد 20 درصد بهرهبرداران اراضی کشاورزی را زنان تشکیل میدهند. به طور کلی نرخ مشارکت روستایی 22 درصد و سهم اشتغال زنان روستایی 5/50 درصد است و این نشان از فعالیت و نقشآفرینی این گروه در فعالیتهای اقتصادی از جمله کشاورزی است. وی آموزش، تسهیلات و بازار را سه مؤلفه مهم در توسعه اشتغال و کارآفرینی زنان عنوان کرده و اظهار داشت: از سال 84 طرح صندوق اعتبارات خرد به عنوان الگویی موفق برای توانمندسازی زنان روستایی و عشایر در استان اجرایی شد. صندوق خرد گروهی از زنان روستایی را که حدود 50 نفر هستند، شامل میشود که در هر ماه مبلغ مشخصی در یک صندوق مشترک پسانداز میکنند و براساس گروهبندی و آییننامههای داخلی از منابع تجمیعی، وام قرضالحسنه دریافت میکنند که این تسهیلات در جهت ایجاد و توسعه مشاغل خانگی استفاده میشود. وی مدیریت این صندوق توسط زنان روستایی را از جمله مهمترین ویژگی این طرح دانست و تصریح کرد: اجرای این طرح باعث شده تا میزان توانمندی اقتصادی افراد کم درآمد بالا رود و همین عامل بازدارنده در مهاجرت این افراد و جهت معکوس شدن این فرآیند شده است چرا که امید به آینده را در آنان بار دیگر ایجاد کرده است. همچنین از دیگر مزایای این صندوق افزایش ضریب دسترسی زنان کم درآمد روستایی به تسهیلات و خارج نشدن آنان از روستا است. وی بیان کرد: تسهیلات داده شده توسط این صندوقهای خرد در این مشاغل یا در جهت توسعه آن یا ایجاد شغل جدید هزینه میشود و همین باعث رونق مشاغل خانگی در این استان شده است. وی با بیان اینکه تعداد صندوقهای خرد در طرح توسعه مشاغل خانگی در استان خراسان جنوبی 238 مورد است و بالغ بر 9 هزار نفر از زنان روستایی عضو آن هستند، گفت: طرح آموزش زنان روستایی و توسعه اشتغال خانگی از دیگر طرحهای اجرایی شده در زمینه افزایش اشتغال زنان روستایی است که در قالب کلاس، کارگاه و بازدید صورت میگیرد. در واقع برگزاری کلاسهای آموزشی برای بالا بردن و ارتقای دانش و مهارت زنان روستایی برگزار میشود که این امر در سالهای اخیر نشان از رشد فزاینده آنان در بحث کارآفرینی و اشتغال داشته است.
این کارشناس افزود: با اجرای این طرحها در واقع سرمایههای غیر مولد به سمت بخش تولید هدایت شده است. از دیگر طرحهایی که در این خصوص میتوان اشاره کرد، ترویج فرهنگ تولید و مصرف محصولات گواهی شده سالم و استاندارد است که با مشارکت زنان روستایی رونق خوبی پیدا کرده است.
مدیر هماهنگی ترویج کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان جنوبی طرح توسعه نوغانداری، زنبورداری، پرورش زنبور عسل، ترویج تولید و مصرف گیاهان دارویی و... را از دیگر طرحهای موفق در ایجاد اشتغال زنان روستایی در این استان دانست و اظهار داشت: طرح تربیت مربی و مشاور در کسب و کار نیز از دیگر طرحهای اجرایی شده در این زمینه است. همچنین طرح بوم بازار که از سال گذشته اجرایی شده است، از جمله پروژههای موفقی است که در 14 بازار بوم اجرایی شده است. وی طرح بهبود جامعه محلی و ایجاد باغچههای سلامت را که با مشارکت علوم پزشکی استان اجرایی شده است از دیگر پروژههای مفید و موفق در ایجاد اشتغال زنان روستایی خواند و عنوان کرد: تمام تلاش ما بر این است تا با اجرای طرحهای متعدد به جامعه زنان روستایی خودباوری داده و به آنان این قدر را بدهیم که ضمن حضور پررنگ در جامعه به عنوان یک شخص مفید و حقیقی قادر خواهند بود برای زندگی بهتر با تکیه بر تواناییهای خود کسب درآمد داشته باشند.
بازار کار برای اشتغال بیشتر زنان آذری مهیا میشود
همت باقرزاده، مدیرعامل اتحادیه تعاون روستایی آذربایجان غربی نیز در گفتوگو با «ایران» گفت: در حال حاضر این اتحادیه در جهت اشتغال بیشتر بانوان و خود اتکایی آنان اقدام به راهاندازی یک شرکت برای زنان روستایی در شهرستان چالدران کرده است.
وی با بیان اینکه محصول این شرکت در زمینه تولید پوشاک خواهد بود، افزود: کارگاه به صورت رایگان در اختیار زنان روستایی قرار گرفته است تا دغدغه راهاندازی را نداشته باشند، ضمن اینکه مبلغ 60 میلیون تومان تسهیلات بلاعوض همراه با وام کم بهره 4 درصد به زنان شاغل در این واحد تولیدی که 15 نفر هستند، داده خواهد شد تا بتوانند اقدام به تولید کنند.
وی با بیان اینکه به منظور ایجاد اشتغالزایی تعداد بیشتری از زنان روستایی رایزنیهای لازم با بخشهای مربوط انجام گرفته تا زنان در میادین تره بار فعالیت کنند، اظهار داشت: امیدواریم این طرح بزودی عملیاتی شود. بر اساس این طرح زنان روستایی در میادین میوه و تره بار به فعالیتهایی مثل میوه خشک کردن و فروش آن مشغول خواهند شد. وی با ابراز تأسف از آمار پایین تعداد زنان روستایی شاغل در سطح استان خاطرنشان کرد: شاید از 1000 نفر 4 نفر از این جامعه مشغول فعالیت اقتصادی باشند، یعنی شغلی که در قبال آن بتوان گفت منبع درآمد داشته باشند.
باقرزاده ارائه تسهیلات کم بهره و ایجاد مشاغلی چون بستهبندی محصولات خشکبار را از جمله راهکارهای کسب درآمد برای این قشر پر تلاش عنوان و تصریح کرد: اگر برای این افراد شرایطی چون وام کم بهره و بازار فروش ایجاد شود، این افراد نه تنها میتوانند کمک خرج زندگی باشند بلکه به عنوان یک زن شاغل در جامعه میتوانند نقش مفیدی در اقتصاد ایفا کنند.
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری آذربایجان غربی نیزبه تفاهمنامه معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری که با بانک توسعه تعاون و با محوریت تعاونیهای بانوان به صورت کشوری منعقد شده است، اشاره کرد و به «ایران» گفت: این تفاهمنامه با هدف ایجاد اشتغال مولد و درآمدزا و دستیابی به اهداف قانونی مقرر در اسناد فرادستی، قانون برنامه ششم توسعه و سیاستهای کلی خانواده ابلاغی از سوی رهبرمعظم انقلاب، بسته شده است.
پریسا علیلو افزود: در حال حاضر هفت شرکت تعاونی بانوان زیرمجموعه تعاون روستایی و ۱۸۰ شرکت تعاونی بانوان زیرمجموعه اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی در استان مشغول فعالیت هستند که باید با استفاده از مفاد این تفاهمنامه در سال جهش تولید شاهد برخورداری این تعاونیها از تسهیلات بانکی، بالندگی و توسعه روز افزون آنها باشیم.
وی بیان داشت: سیاست اصلی دولت، حمایت از توسعه مناطق محروم و اقشار آسیب پذیر با رویکرد توانمندسازی زنان در مناطق روستایی و سکونتگاههای غیررسمی است که امیدواریم به این مهم در استان دست یابیم.
علیلو تعداد جمعیت زنان استان را 49/2درصد عنوان و خاطرنشان کرد: زنان تحصیلکرده، کارآفرین، زنان روستایی و سازمانهای مردمنهاد را جمله ظرفیتهای بالقوه این استان محسوب میشود که باید توجه بیشتر از پیش به آنان شود.
زلزله شبانه «بشار» در پرسپولیس
رسن خداحافظی کرد گل محمدی اجازه نداد باشگاه واکنش نشان داد
گروه ورزش/ پرسپولیس این روزها درگیر مسائلی شده که هواداران این تیم فکرش را نمیکردند بعد از صعود این تیم به فینال لیگ قهرمانان آسیا 2020 رخ دهد. اتفاقهایی که باعث شده تا سرخپوشان پایتخت در آستانه شروع لیگ بیستم، بیشتر از همیشه غرق در حاشیه شوند. در حالی که اخباری مبنی بر احتمال جدایی بشار رسن و شجاع خلیلزاده از پرسپولیس شنیده میشد، با بازگشت هافبک عراقی سرخها به تهران، احتمال ماندن او در تیم با وجود پیشنهاد داشتن از قطر قوت گرفت. این بازیکن که سهشنبه با حضور در باشگاه پرسپولیس از دریافت مطالبات خود از این باشگاه اعلام رضایت کرده و البته تصمیمگیری خود درباره پیشنهاد تیم قطری را به جلسه با افشین پیروانی و یحیی گل محمدی منوط کرد، ولی حوالی ساعت یک بامداد چهارشنبه (دیروز) با انتشار یک استوری در اینستاگرام خود و منشن کردن از کریم باقری، سید جلال حسینی، گل محمدی، احمد نوراللهی، پیروانی و باشگاه پرسپولیس نوشت: «هواداران عزیز، شما میدانید که من ۳ سال بدون حقوق یا با حقوق، با مصدومیت و حتی یک هفته بعد از فوت عزیزترینم(مادرم) آمدم فقط به عشق شما، همیشه با تمام قلبم برای شما تلاش کردم و شما منو بشار رسن کردید، بازی در تیم بزرگ پرسپولیس بزرگترین افتخار من بود و هست و من خیلی خوشحالم بودم در کنار شما ولی الان مشکلات بزرگ خانوادگی و شخصی دارم که پنجشنبه شب در لایو اینستاگرام به شما میگویم. باشگاه به تعهداتش عمل کرده و راضی به جدایی من نیست و این فقط تصمیم شخصی خودم هست. من خانواده بزرگ و پرجمعیتی دارم که الان به من نیاز دارند و من میدانم شما میتوانید درک کنید و برای جدایی از من دلگیر نباشید. لطفاً کسی را مقصر این جریان ندانید چراکه من شخصاً تصمیم گرفتم.»
در این بین، باشگاه القطر هم با انتشار عکسی گرافیکی از رسن در لباس زرد رنگ این باشگاه به او خوشامد گفت، همچنین خبر رسید که این بازیکن 3 پیشنهاد از قطر دارد و مدیر برنامههایش مدعی است این پیشنهادها به حدی چشمگیر است که فقط سهم پرسپولیس از این انتقال یک میلیون دلار تا یک میلیون و 200 هزار دلار میشود و پرسپولیس شرایط مذاکره رو در رو با تیمهای قطری را به مدیر برنامه او سپرده است. اما استوری رسن با واکنش علیرضا اشرف مدیر رسانهای پرسپولیس مواجه شد و او در صفحه خود نوشت: «رسن با پرسپولیس قرارداد دارد و هر باشگاهی که بخواهد با او مذاکره کند، باید با باشگاه مکاتبه کند، چه برسد به توافق. پاسخ باشگاه به درخواست بشار عزیز منفی است. حتی اگر از انتقال او پول خوبی به باشگاه برسد.» در ادامه خبر رسید یحیی هم به بشار پیغام داده که استوریاش را پاک کند. سرمربی پرسپولیس، صبح دیروز هم دوباره به بشار پیام داد که به هیچ وجه موافق جداییاش نیست و به او اعلام کرد باید در تمرین پرسپولیس شرکت کند. موضوعی که باعث شد این هافبک بازیساز و شماره 5 قرمزها استوری جنجالی خود را پاک کند. همچنین باشگاه پرسپولیس، دیروز با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: «رسن تحت قرارداد رسمی و معتبر با باشگاه پرسپولیس است و هرگونه مذاکره، اغوا یا توافق با او خلاف قوانین و مقررات فیفا و در تناقض آشکار با حقوق قانونی پرسپولیس است و باشگاه این موضوع را از طریق مراجع انضباطی فیفا به طور جدی پیگیری کرده و به اطلاع فدراسیون فوتبال قطر نیز خواهد رساند.» مهدی رسولپناه سرپرست باشگاه پرسپولیس هم گفت: «رسن بازیکن پرسپولیس است و بازیکن پرسپولیس میماند.» و باید دید او در این شرایط در پرسپولیس می ماند یا خیر.
بازتابهای جدایی احتمالی رسن
پس از اینکه بشار در صفحه خود از هواداران سرخپوشان خداحافظی کرد، محمد السعدی، گزارشگر شبکه «الکاس» قطر در صفحه توئیترش، نوشت: «باشگاه پرسپولیس راه حل دیگری جز قبول فروش بشار رسن و شجاع خلیلزاده بعد از شکایت برانکو و کالدرون از باشگاه نداشت.» اما سعد الحارثی، خبرنگار سعودی از رسن انتقاد کرد و نوشت: «رسن بهدنبال قهرمانی به همراه پرسپولیس که به فینال لیگ قهرمانان آسیا راه یافته و در جام باشگاههای جهان حضور دارد، نیست، بلکه بهدنبال پول است. او ماندن در یک لیگ فوتبال قوی(ایران) را رد کرد و به باشگاه اف سی قطر پیوست که سال هاست هیچ جامی کسب نکرده است.» همچنین رسانههای عراقی هم به خبر جدایی بشار رسن از پرسپولیس بعد از 3 سال حضور واکنش نشان دادند و به خداحافظی این بازیکن ملی پوش از اردوگاه سرخپوشان پرداختند.
فسخ قرارداد یکطرفه شجاع با پرسپولیس
به غیر از بشار، اخباری هم درباره فسخ یکطرفه قرارداد شجاع خلیلزاده با باشگاه پرسپولیس منتشر شده و برهمین اساس شنیده میشود جدایی وی از این تیم قطعی شده است. این اتفاق در حالی رقم خورده که خلیلزاده دو فصل دیگر با باشگاه پرسپولیس قرارداد دارد و طبق بندی که در قراردادش وجود داشت، برای جدایی از جمع سرخپوشان، باید 400 هزار دلار به باشگاه پرسپولیس پرداخت میکرد که این بند، با فسخ قرارداد خلیلزاده کاملاً منتفی شد. این مدافع پرسپولیس، 14 مهر با حضور در سازمان لیگ با استناد به قانون فیفا که به بازیکن اجازه میدهد قرارداد خود را دو ماه پس از دریافت نکردن مطالباتش به شکل یکطرفه فسخ کند، قرارداد خود با پرسپولیس را فسخ کرده و سازمان لیگ هم یک نسخه از این فسخ را به باشگاه پرسپولیس، دبیرکل فدراسیون و کمیته وضعیت ارائه کرده است. با این حال، مدیران پرسپولیس در تلاش هستند تا رضایت او برای بازگشت به جمع سرخپوشان را جلب کنند.
به گفته رسول پناه شجاع 10 روز مهلت داده مطالباتش پرداخت شود.
به دنبال توجه بیشتر جهانیان به روز جهانی عصای سفید
فناوری به کمک نابینایان آمد
میترا جلیلی
خبرنگار
امروز، پانزدهم اکتبر (24 مهر ماه) به عنوان روز جهانی نابینایان یا قانون عصای سفید نامگذاری شده و هرسال طی برنامههایی ویژه تلاش میشود تا زندگی این قشر از جامعه جهانی راحتتر از گذشته شود و البته در این مسیر فناوری حرف نخست را میزند. امسال همزمان با شیوع کرونا مشکلات نابینایان در جهان بیش از قبل شده و برای دورکاری و برآورده شدن بسیاری از نیازهایشان دغدغه دارند، به همین دلیل برنامههای امسال این روز جهانی با حساسیت بیشتری دنبال میشود. این موضوع در جهان مورد توجه قرار گرفته و محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز چندی پیش، از پیگیری برای کاربردی شدن نرمافزارها و برنامههای پرکاربرد ایرانی برای نابینایان خبر داد و ابراز امیدواری کرد برخی از این برنامهها تا روز جهانی عصای سفید برای نابینایان هم قابل استفاده شود. تخمین زده شده تعداد افرادی که در جهان از نابینایی یا کم بینایی رنج میبرند 258میلیون نفر است و حدود 40میلیون نفر از آنان کاملاً نابینا هستند.
قول وزیر به نابینایان
اما ماجرای قول وزیر ارتباطات به نابینایان چیست؟ چندی پیش محمدجواد آذری جهرمی با انتشار تصویری در صفحه اینستاگرام خود، از ملاقات خود با یک نخبه نابینا نوشت و در این پست از گلایه وی از کاربردی نبودن خدمات دولتی و نرمافزارهای پرکاربرد برای نابینایان خبر داد، در حالی که نمونههای خارجی این اپها و نرمافزارها کاملاً برای نابینایان قابل استفاده است. وزیر ارتباطات هم قول همکاری داد و یادآور شد: از سازمان فناوری خواستم موضوع پیگیری شود تا تمام برنامههای پرکاربرد ایرانی هم برای نابینایان عزیز قابل استفاده شوند.
وی همچنین از اکوسیستم استارتاپی خواست همت کنند تا زندگی برای نابینایان و کمبینایان راحتتر شده و تا روز جهانی نابینایان بخشی از کارها انجام شود. مدت زیادی از این پست اینستاگرامی نگذشته بود که یکی از تاکسیهای اینترنتی نرمافزار خود را برای نابینایان قابل استفاده کرد و وزیر ارتباطات این خبر را استوری و ابراز امیدواری کرد که شاهد فعالیت سایر شرکتهای فناوری و نرمافزاری در این زمینه نیز باشیم. هرچند هنوز مشکلات نابینایان پابرجاست اما میتوان این اتفاق را یک گام مثبت دانست تا استانداردهای زندگی نابینایان در ایران تا حدی به جهان نزدیک شود.
غولهای فناوری پرکار
اما در جهان نابینایان از چه نرمافزارها یا تکنولوژیهایی بهره میگیرند تا زندگی راحتتری داشته باشند؟ یکی از کمپانیهای فعال در این زمینه گوگل است. گوگل با ارائه اپلیکیشن Lookout ، به نابینایان کمک میکند تا هم خرید جذابتری داشته باشند و هم در آشپزخانه کمتر تحت تأثیر ضعف نابینایی خود قرار بگیرند. نابینایان با استفاده از هوش مصنوعی به کار رفته در این اپ میتوانند در سوپرمارکتها اجناس خوراکی را تشخیص داده و خریداری کنند. تنها کافی است این افراد دوربین گوشی هوشمند خود را به سمت محصول بگیرند تا اپلیکیشن Lookout گوگل با کمک تکنولوژی مشابه Google Lens، نام محصول و محتویات و حتی میزان کالری و... را با صدای بلند برای آنها بخواند. در آپدیت جدید این اپ، توانمندی صدای کامپیوتری هم گنجانده شده است و به محض اینکه نابینا یک بسته غذایی را لمس کرد، نام خوراکی اعلام میشود. البته این اپ هنوز در ابتدای راه قرار دارد و ممکن است در شناسایی محصولات، اشتباهاتی هم داشته باشد اما در آیندهای نزدیک میتواند تفاوت قوطی کنسرو ذرت یا لوبیا را کاملاً درک کند. نسخه اندرویدی این اپ در حال حاضر میتواند تا 2میلیون محصول پرطرفدار را شناسایی کند. همچنین با کمک این اپ، فرد نابینا میتواند در کابینت آشپزخانه، یخچال و... با کمک بارکد موجود روی ظرف، محصول را تشخیص دهد ولی هنوز نمیتواند مواد غذایی را که در بستهبندی مشخصی نیستند مانند پیاز، گوجه فرنگی و... به راحتی تشخیص دهد. با وجود این Lookout از اپهای آیفون همچون NaviLens,عملکرد بهتری دارد و میتواند اعتماد به نفس این افراد را با تشخیص سریع بالا ببرد.
مایکروسافت هم در این زمینه فعالیتی مناسب دارد. عصای WeWALK که در 37بازار جهانی حضور دارد به تازگی در قالب برنامه AI for Accessibility با مایکروسافت همکاری خود را آغاز کرده تا از این پس با هوش مصنوعی مایکروسافت مجهز شود. در این برنامه 5ساله قرار است 25میلیون دلار سرمایهگذاری شود و به توسعه دهندههای اپ کمک کند تا اپلیکیشنهای هوشمندی ارائه دهند که نیازهای نابینایان را بیشتر از گذشته رفع کند. عصای مجهز به هوش مصنوعی از سال 2021 راهی بازار خواهد شد که مجهز به سنسور، ژیروسکوپ، شتابسنج و قطب نماست و دیتا هم توسط تلفن هوشمند جمعآوری و آنالیز میشود.
توانمندی اپها
اپلیکیشنها میتوانند نقش مثبتی در زندگی فرد نابینا داشته باشند. به عنوان مثال Magnifying Glass with Light یک اپلیکیشن ویژه افراد کمبیناست و متن یا اشیا را تا 10 برابر بزرگتر میکند تا کسانی که مشکلات بینایی دارند اما نابینای مطلق نیستند بتوانند از این ظرفیت استفاده کنند و به عنوان مثال در رستوران منو را بخوانند و از گردش خود لذت ببرند.
تنها اپهای اندرویدی در خدمت نابینایان نیستند و اپل هم در این زمینه دست به کار شده است. آیفون یک ویژگی خاص با نام VoiceOver دارد که در واقع یک صفحهخوان یا screen reader به شمار میرود و نابینا فقط کافی است از طریق تنظیمات آیفون، آن را فعال سپس متن موجود روی صفحه آیفون را لمس کند تا برای وی، متن را با صدای بلند بخواند. Be My Eyes هم یکی دیگر از اپلیکیشنهای آیفون است که به نابینایان کمک میکند در مواقع لزوم از افراد بینا که قبلاً به عنوان داوطلب در این طرح شرکت کردهاند کمک بگیرند. فرد نابینا به این داوطلب زنگ میکند تا به وی کمک کند که به عنوان مثال برچسب روی غذای کنسرو شده را برایش بخواند.تاکنون 3.5میلیون داوطلب در این طرح ثبتنام کرده و به بیش از 200هزار نابینا کمک کردهاند. جالب است بدانید که این تماسها طی 45ثانیه پاسخ داده میشوند.
این استارتاپهای پرکار
استارتاپها نیز به دنیای نابینایان وارد شدهاند تا فضای زندگی لذتبخشتری برای آنها رقم بزنند. یک استارتاپ وسیلهای با نام Hable One طراحی کرده که فرد نابینا میتواند از تلفن هوشمند خود با خط بریل استفاده کند. «استفان» سازنده این وسیله معتقد است تلفن هوشمند این روزها به بخش مهمی از زندگی روزانه و کار مردم تبدیل شده اما صفحه تخت تلفنهای هوشمند کار را برای افراد نابینا سخت میکند. وی ابتدا این وسیله را برای پدربزرگ نابینای خود طراحی کرد و هرگز فکرش را نمیکرد با این ایده عملاً وارد اکوسیستم استارتاپها شود. این وسیله شش دکمهای با تلفن هوشمند سازگار است و فرد نابینا میتواند با اتصال این وسیله به تلفن هوشمند روی آن با خط بریل متن بنویسد. در واقع فرد نابینا میتواند با کمک این وسیله و استفاده از اپ آن، با خط بریل بنویسد. این وسیله، فرمان صوتی را هم اجرا میکند درحالی که تلفن هوشمند درون کیف یا جیب نابینا قرار دارد. این وسیله اکنون در بازار موجود است اما این استارتاپ به دنبال ارائه راهکارهای بهتر نیز هست.
دوستداران فیلم هم در این موضوع نادیده گرفته نشدهاند و ویژگیهایی وجود دارد تا فرد نابینا بتواند از فیلم لذت ببرد، از این ویژگیها میتوان به تکنولوژیهای مناسب نابینایان یعنی ویژگی audio description enabling اشاره کرد که در نتفلیکس قابل استفاده است. این ویژگی به نابینا کمک میکند تا در بخشهایی از فیلم که بدون هیچ دیالوگی است صحنه برای فرد نابینا شرح داده شود و عملاً وی هیچ بخشی از فیلم را از دست ندهد. یک برنامه مفید دیگر Seeing AI نامیده میشود. این اپ رایگان توسط یکی از کارمندان مایکروسافت طراحی شد که خود نابیناست. در واقع این اپ میتواند همزمان به جای چند اپلیکیشن فعالیت کند. به عنوان مثال میتواند پول را بشمرد، با استفاده ازبارکد QR محصولات را شناسایی کند و اسناد را بخواند و همچنین با استفاده از هوش مصنوعی محیط، مردم و حالت چهره را برای فرد نابینا تشریح میکند و مانع برخورد وی با موانع میشود.
یک چمدان جادویی
یکی دیگر از تکنولوژیهایی که میتواند به افراد نابینا کمک کند یک چمدان روباتیک است. این چمدان که میتواند همدم خوبی برای سفر نابینایان باشد یک گام با بازار فاصله دارد و میتواند نویدبخش روزهای خوبی برای این افراد باشد. این چمدان که با همکاری چندین شرکت ژاپنی و IBM طراحی شده، با توجه به قابلیتهایش میتواند جایگزین عصای سفید، سگهای راهنما و... شود. این چمدان به تعدادی دوربین، سنسور و هوش مصنوعی مجهز است و میتواند محیط اطراف فرد نابینا را در محلهای عمومی مانند فرودگاه، ایستگاه قطار و... نقشهبرداری کند، فاصله بین فرد و موانع ثابت و متحرک را تخمین بزند و مسیر درست تا رسیدن به هواپیما را به وی نشان دهد. یک اپلیکیشن تلفن هوشمند با چمدان ارتباط دارد وهمچنین با استفاده از فناوری تشخیص چهره اگر فرد آشنایی را در فرودگاه ببیند به فرد نابینا اطلاع میدهد. اگر در فرودگاه، فروشگاه یا محلهای مورد نیاز نابینا که از قبل آن را مشخص کرده وجود داشته باشد با ایجاد ویبره در دسته چمدان، به وی یادآوری میکند. همچنین مسیریابی و تغییر جهت هم با کمک همین ویبرهها انجام میگیرد.
عربستان از عضویت شورای حقوق بشر باز ماند
ریاض نیاز به 193 رأی داشت اما تنها 90 رأی دریافت کرد
زهره صفاری/ کارنامه سیاه ضد حقوق بشری عربستان در سالهای اخیر، شکست مذبوحانه این کشور را در انتخابات شورای حقوق بشر سازمان ملل رقم زد و مهر تأییدی بر نابودی وجهه و اعتبار خاندان سعودی در سطح جهان زد.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، در انتخابات روز سهشنبه که برای تعیین نمایندگان 15 کرسی خالی از 47 کرسی شورای حقوق بشر سازمان ملل برگزار شد، اعضا در رأی گیری مخفیانه براساس سهمیه هر منطقه نمایندگان جدید را انتخاب کردند، اما نکته جالب توجه که در این انتخابات نادیده گرفته شد، شرط حضور در شورا است که نمایندگان باید از بالاترین استانداردهای حقوق بشری برخوردار باشند تا بتوانند در حداکثر دو دوره سه ساله به عنوان مدافعان جهانی حقوق بشر فعالیت کنند. همین امر نامزدی کشورهایی مانند عربستان که علاوه بر جنجالهای بینالمللی مانند جنگ یمن و قتل جمال خاشقچی، با سرکوبهای داخلی مخالفان و معترضان روبهرو است، چند روزی است صدای مدافعان حقوق بشر را درآورده است.
منتقدان بر این باورند در سالهای اخیر حاکمان سعودی با وجود اعلام اصلاحات و آزادیهای مدنی سطحی و جزئی، آمار هولناکی از بازداشت صدها مخالف سیاسی و چند ده فعال زن حقوق بشری و همچنین اعدامهای جنجال برانگیز در کارنامه خود ثبت کرده اند که ماهیت این کشور را از استانداردهای حقوق بشری به شدت دور میکند.
«اگنس کالامارد» نماینده ویژه سازمان ملل معتقد است: «بررسی قتل سال 2018 جمال خاشقچی روزنامهنگار واشنگتن در ترکیه، نشان میدهد که شواهد قابل اتکایی از مداخله محمد بن سلمان ولیعهد سعودی وجود دارد. »
سقوط اعتبار سعودی در چند سال
عربستان سعودی که به نوشته «رویترز»، در سال 2016 با 152 رأی در بازه زمانی 2017 تا 2019 عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل شده بود، با 40 درصد تنزل در انتخابات 2020 تنها 90 رأی دریافت کرد و به انزوا رفت تا کاندیداهای جنجالی رقیبش، حد نصاب لازم را برای حضور در شورای حقوق بشر کسب کنند. این شرایط که به باور بسیاری از منتقدان اثباتی بر سقوط اعتبار و وجهه بینالمللی عربستان به شمار میرود، تنها ظرف مدتی نه چندان طولانی با سیاستهای خصمانه و سرکوبگرایانه خاندان سعودی رقم خورد. به گزارش سایت دیده بان حقوق بشر، جریان منتقد علیه عربستان سعودی در سال 2019 با افزایش ابهامات پرونده قتل جمال خاشقچی و سرکوب و بازداشت مخالفان داخلی این کشور به اوج خود رسید.
سران سعودی برای رهایی از این بار انتقادی اقدام به اصلاح حقوق زنان کردند و حتی مجوز صدور پاسپورت برای آنها صادر شد، اما این تنها یک شوی حقوق بشری بود، چراکه در باطن، سیاستهای خصمانه علیه زنان تغییری نکرده بود و بازداشت و سرکوب زنان حامی حقوق بشر و فعالان زن سیاسی همچنان با شدت بسیار ادامه داشت. علاوه بر این فجایع تداوم کشتار بیرحمانه هزاران انسان بیگناه در یمن اندک اعتبار عربستان تحت حاکمیت محمد بن سلمان را نیز از بین برده بود.
در مارس 2019، عربستان در حالی که شکنجه و بدرفتاری با فعالان زن را تکذیب میکرد، محاکمههای خصوصی را آغاز کرد و بسیاری از آنها را که تنها برای احقاق حقوق زنان اعتراضات مسالمتآمیزی راه انداخته بودند به حبسهای طولانی محکوم کرد.
اما سرکوبها تنها به فعالان زن محدود نبود بلکه فشار بر اقلیت مسلمان عربستان بویژه شیعیان نیز با محدودیتهای بسیاری مانند آموزش عمومی، حقوق قانونی، عبادت آزاد و اشتغال بیشتر شده بود؛ در آوریل 2019 اعدام گروهی 37 متهم که دست کم 33 نفر آنها مسلمان شیعه بودند کارنامه حقوق بشری حاکمان سعودی را سیاه تر کرد. از سویی دیگر وضعیت اسفبار مشاغل کارگران خارجی و محدود کردن حقوق آنها یکی دیگر از نشانههای ضد حقوق بشری عربستان به شمار میرفت؛ به باور ناظران این بی اعتباری که بخش عمده آن از سیاستهای اشتباه محمد بن سلمان ولیعهد سعودی نشأت میگیرد، با بازداشت و سرکوب شاهزادهها و دور نگه داشتن آنها از خانوادههایشان، اقدامات ضد بشردوستانه را به درون خاندان سلطنتی نیز کشانده است. این اعتبار از دست رفته در آخرین دقایق انتخابات شورای حقوق بشر با لابی سازمانهای حقوق بشری جهان رخ نشان داد و چهره منفور عربستان را در جامعه بینالمللی بیش از گذشته نشان داد.
به نوشته «دیلی صباح»، «لوییس چاربونیو»؛ رئیس دیده بان حقوق بشر سازمان ملل گفت: «شکست عربستان در این انتخابات نشانه این بود که باید با دقت بیشتری نامزدها را برگزینیم چراکه به عقیده من کشورهایی مانند کوبا، چین و روسیه نیز امکان شکست داشتند.»
تحلیلگران «گاردین» معتقدند گرچه قتل جمال خاشقچی وجهه بینالمللی عربستان را از بین برده بود اما نتیجه این انتخابات ضربه نهایی را به اعتبار این کشور در سراسر جهان زد.
«سارا لیا ویتسون»، مدیر اجرایی مرکز دموکراسی در جهان عرب امروز که وابسته به جمال خاشقچی است، گفت: «از اینکه چین و روسیه حد نصاب آرا را آوردند و تنها عربستان شکست خورد، میتوان عمق فاجعه ای را که محمد بن سلمان ولیعهد سعودی بر سر جایگاه عربستان در سراسر جهان آورده، درک کرد. او با هزینه صدها میلیونی سعی داشت خشونتهایش را سرپوش بگذارند اما جامعه جهانی خریدار این رفتار نبود.» وی ادامه داد: «باید پذیرفت با وجودی که عربستان سعی داشت با اصلاحات داخلی، آزادی زندانیان سیاسی، پایان جنگ یمن و صدور مجوز مشارکت سیاسی شهروندان برای خودش اعتبار بخرد اما همچنان منفور جهان است.»
«برونو استاگنو»، مدیر اجرایی دیده بان حقوق بشر سازمان ملل در توئیتی خطاب به محمد بن سلمان نوشت: «این شکست یک توبیخ مذبوحانه برای عربستان تحت حاکمیت محمد بن سلمان بود.»
یک انتخابات جنجالی
در انتخابات روز سهشنبه که رأیگیری آن به صورت مخفیانه انجام شد، روسیه و کوبا که در صف کشورهای مورد نقد سازمانهای حقوق بشری قرار دارند، با آرای قاطع انتخاب شدند اما چین با تنزلی 20 درصدی نسبت به سال 2016، تنها 139 رأی آورد و در نهایت با شکست عربستان در میان 15 کشور منتخب برای تصاحب 15 کرسی خالی شورای حقوق بشر برگزیده شد. براساس گزارش «الجزیره»، طبق قطعنامه سازمان ملل توزیع 47 کرسی این شورا در 5 منطقه تقسیم میشود که جنجالیترین کاندیداهای امسال از منطقه آسیا پاسیفیک معرفی شده بودند. «کوین جان هلر»، استاد حقوق بینالملل دانشگاه کوپنهاگ گفت: «اینکه در شورای حقوق بشر کشورهایی با سابقه اقدامات ضد بشردوستانه مشارکت دارند، تأسفآور است اما این واقعیت بوروکراسی کثیف سازمان ملل است.»
برد بی رقیب روسیه و باخت با رقیب سعودی
مهدی ذاکریان
استاد دانشگاه
سال ۲۰۰۶ شورای حقوق بشر با ۴۷ عضو جایگزین کمیسیون حقوق بشر شد؛ هدف احترام بیشتر به حقوق بشر بود. چگونه؟ با دوری از سیاسی کاری در شورای حقوق بشر، تعطیل کردن استانداردهای دوگانه، خودداری از انگشت نما کردن کشورها، دوری از شرمنده سازی، ترویج و حمایت با گزارش به مجمع و از آن طریق به شورای امنیت و مهم تر اینکه بررسی ادواری وضع حقوق بشر UPR همه کشورها در شورا. با این حال در کمتر از دو دهه امریکا شورا را برنتافت؛ در راستای حمایت از اسرائیل،امریکا به تاریخ ژوئن ۲۰۱۸ از شورای حقوق بشر خارج شد. نیکی هیلی و پمپئو مدعی شدند شورا نسبت به اسرائیل تصمیمهای مغرضانه و یکسویه میگیرد و از آن خارج شدند، پس از آن ونزوئلا در سال ۲۰۱۹ با ۱۰۵ رأی از سوی اعضای سازمان ملل انتخاب شد، موضوعی که باز هم برای امریکاییها گران آمد. اکنون هم در اکتبر ۲۰۲۰ بن سلمان متحد ترامپ رؤیای ورود به شورای حقوق بشر دارد. او میاندیشید که ویترین رانندگی زنان، استادیوم رفتن آنها و خاصه خرجی با همه قدرتها سبب میشود تا قهرمان حقوق بشر جهان اسلام باشد...
اگر چه آرزو بر جوانان عیب نیست، ولی توهم قدرت او در منطقه آشکار شد. سعودی در رقابت با پاکستان، ازبکستان، نپال و چین در رأیگیری مجمع عمومی سازمان ملل باخت؛ در واقع در رقابت پنج کشور برای کسب چهار سهمیه آسیا عربستان آخر شد و رأی نیاورد.
از سوی دیگر روسیه و اوکراین بیرقیب عضویت شورا را بردند، مهم تر اینکه آن طرف دنیا کوبا کشوری در همسایگی امریکا هم این گوی را برد؛ گو اینکه امریکا در ساختارسازی نظم حقوق بشری دنیا فلج شده است. ترامپ با رویه هشت ساله خویش نشان داد صلاحیت شکل دهی به هنجارها و نهادهای حقوق بشری ندارد.
حمایت ترامپ از اسرائیل و سعودی به علاوه اظهارات و عملکرد او در داخل امریکا، ترامپ را در موضوع حقوق بشر بینالمللی بسیار تنها گذاشته است؛ به هر روی در موضوع حقوق بشر از زاویه سیاست بینالملل، روسیه و کوبا بردند و سعودی باخت. همه اینها نشان میدهد حقوق بشر میدان رقابت سیاست بینالملل است؛ بهینه است ایران با بازبینی سیاستگذاریهای داخلی و خارجی تلاش کند تا حقوق مردم را به بهترین شکل رعایت کند.
به باور نگارنده برنده جهانی حقوق بشر کشوری است که بتواند به حقوق مدنی، سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی مردم خود احترام بگذارد. آنگاه حضور حقوق بشری ایران در عرصه رقابت سیاست بینالملل با معنا و مؤثر خواهد بود.
استاد دانشگاه
سال ۲۰۰۶ شورای حقوق بشر با ۴۷ عضو جایگزین کمیسیون حقوق بشر شد؛ هدف احترام بیشتر به حقوق بشر بود. چگونه؟ با دوری از سیاسی کاری در شورای حقوق بشر، تعطیل کردن استانداردهای دوگانه، خودداری از انگشت نما کردن کشورها، دوری از شرمنده سازی، ترویج و حمایت با گزارش به مجمع و از آن طریق به شورای امنیت و مهم تر اینکه بررسی ادواری وضع حقوق بشر UPR همه کشورها در شورا. با این حال در کمتر از دو دهه امریکا شورا را برنتافت؛ در راستای حمایت از اسرائیل،امریکا به تاریخ ژوئن ۲۰۱۸ از شورای حقوق بشر خارج شد. نیکی هیلی و پمپئو مدعی شدند شورا نسبت به اسرائیل تصمیمهای مغرضانه و یکسویه میگیرد و از آن خارج شدند، پس از آن ونزوئلا در سال ۲۰۱۹ با ۱۰۵ رأی از سوی اعضای سازمان ملل انتخاب شد، موضوعی که باز هم برای امریکاییها گران آمد. اکنون هم در اکتبر ۲۰۲۰ بن سلمان متحد ترامپ رؤیای ورود به شورای حقوق بشر دارد. او میاندیشید که ویترین رانندگی زنان، استادیوم رفتن آنها و خاصه خرجی با همه قدرتها سبب میشود تا قهرمان حقوق بشر جهان اسلام باشد...
اگر چه آرزو بر جوانان عیب نیست، ولی توهم قدرت او در منطقه آشکار شد. سعودی در رقابت با پاکستان، ازبکستان، نپال و چین در رأیگیری مجمع عمومی سازمان ملل باخت؛ در واقع در رقابت پنج کشور برای کسب چهار سهمیه آسیا عربستان آخر شد و رأی نیاورد.
از سوی دیگر روسیه و اوکراین بیرقیب عضویت شورا را بردند، مهم تر اینکه آن طرف دنیا کوبا کشوری در همسایگی امریکا هم این گوی را برد؛ گو اینکه امریکا در ساختارسازی نظم حقوق بشری دنیا فلج شده است. ترامپ با رویه هشت ساله خویش نشان داد صلاحیت شکل دهی به هنجارها و نهادهای حقوق بشری ندارد.
حمایت ترامپ از اسرائیل و سعودی به علاوه اظهارات و عملکرد او در داخل امریکا، ترامپ را در موضوع حقوق بشر بینالمللی بسیار تنها گذاشته است؛ به هر روی در موضوع حقوق بشر از زاویه سیاست بینالملل، روسیه و کوبا بردند و سعودی باخت. همه اینها نشان میدهد حقوق بشر میدان رقابت سیاست بینالملل است؛ بهینه است ایران با بازبینی سیاستگذاریهای داخلی و خارجی تلاش کند تا حقوق مردم را به بهترین شکل رعایت کند.
به باور نگارنده برنده جهانی حقوق بشر کشوری است که بتواند به حقوق مدنی، سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی مردم خود احترام بگذارد. آنگاه حضور حقوق بشری ایران در عرصه رقابت سیاست بینالملل با معنا و مؤثر خواهد بود.
مسیر رونق اقتصاد ایران
محمد خوشچهره
اقتصاددان
صندوق بینالمللی پول (IMF) در تازهترین گزارش خود پیشبینی کرده است که از سال آینده میلادی یعنی 2021، شرایط اقتصادی ایران بهتر خواهد شد و رشد اقتصادی ایران در این سال به ۳.۲ درصد میرسد. درحالی که برای سال 2020 میلادی رشد اقتصادی کشور را منفی 5 درصد تخمین زده و به تشدید تحریمهای امریکا علیه ایران و شیوع گسترده کرونا در کشور اشاره کرده است. این نهاد مانند گزارشهای سابق خود، تأکید دارد که روند نرخ تورم در ایران کاهشی است و در سال ۲۰۲۱ شاهد تورم ۲۵ درصدی در ایران خواهیم بود. در خصوص تراز حساب جاری کشور و نرخ بیکاری نیز صندوق بینالمللی پول روند رو به بهبودی را برای سال 2021 پیشبینی کرده که امیدبخش است؛ اگرچه مسائل اقتصادی پیچیدهتر از این پیشبینی هاست.
صندوق بینالمللی پول و نهادهای دیگری نظیر بانک جهانی، به طور معمول در این زمینه به دادههای آماری کشورها نظیر گزارشهای داخلی رجوع میکنند. مانند گزارشهای بانک مرکزی، مرکز آمار و سایر نهادهای آماری کشور که چشماندازی از اقتصاد ایران ارائه میدهند. همچنین در این راستا، پیشبینیهای اقتصاد جهانی، اقتصاد منطقهای و همینطور مناسباتی را که برای آن کشور قائل هستند، نیز مورد توجه قرار میدهند.
درباره این گزارش امیدوارکننده که البته جزئیات نحوه محاسبه آن به طور کامل در دست نیست، به نظر میرسد که صندوق بینالمللی پول به آینده شاخصهای اقتصادی و وضعیت اقتصاد طرفهای قراردادی ایران و روند بازارهای جهانی نیز توجه کرده است. برای مثال، احتمالاً صندوق بینالمللی پول روند رو به بهبود قیمت نفت در بازارهای جهانی و افزایش ظرفیت تولید محصولات پتروشیمی (آنچه مسئولان بهعنوان جهشهای دوم و سوم پتروشیمی یاد میکنند) را نیز در نظر گرفته است. به نتیجه رسیدن سرمایه گذاریهای بزرگی که در صنعت نفت و پتروشیمی انجام میشود، میتواند در این زمینه تضمین کننده بخشی از پیشبینیهای صندوق باشد. البته این تخمینهای اقتصادی در بلندمدت از یک قوت تحلیلی برخوردارند اما در بازه یک یا دو ساله، از آنجایی که اتفاقات و پیشامدهایی نظیر آنچه با شیوع ویروس کرونا، حادثه 11 سپتامبر و فروپاشی شوروی در سراسر جهان رخ داد، قابل حدس و محاسبه نیست و از اینرو لازم است در نظر داشته باشیم که پیشبینیها معمولاً انحرافاتی دارند. با این حال ایران به سبب برخورداری از یک بازار بزرگ مصرفی در داخل میتواند حتی فراتر از گزارشهای بینالمللی عمل کند. اقتصاد ایران یک بازار بزرگ 85 میلیون نفری دارد که بشدت میتواند روی شاخص رشد اقتصادی تأثیر بگذارد. بازار بزرگ مصرفی ایران (با حداقل 40 میلیون تقاضای فعال) و تقاضاهایی که به آن هنوز پاسخ داده نشده، نشان میدهد که با یک برآورد صحیح از این بازار و پاسخ دهی به نیازها، میتوان رشدی ثابت و پایدار به میزان 3 تا 4 درصد ایجاد کرد و با عوامل دیگری مانند سرمایهگذاری خارجی به تقویت آن پرداخت.
باید توجه کنیم که ایران مانند کشورهای همسایه خود در حاشیه خلیج فارس نیست که بازار مصرف کوچکی داشته باشد. به عبارتی کشورهای منطقه نظیر بحرین، قطر و امارات از بازار بزرگ برای کالاهای مصرفی بیبهرهاند اما کشور ما با تمرکز بر همین تقاضای اجابت نشده در بخشهایی نظیر مسکن و محصولات غذایی میتواند نه تنها در آن بخشها، بلکه در زمینه پیوندهای صنعتی و زنجیرهای که به آن متصل است، هم اشتغال ایجاد کند و هم رشد اقتصادی را در یک نرخ قابل قبول و مثبت به ثبات برساند.
این موضوع فراتر از پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول و سایر نهادهای بینالمللی است و ظرفیتی است که در داخل کشور نهفته است. برای مثال در بخش مسکن که در یک رکود ناشی از غفلت و کمتوجهی به سر میبرد، با تجدید نظر در تصمیمات سه قوه میتوان گشایشهایی را رقم زد. فعال شدن این صنعت، پیوندهای دیگر و صنایع مرتبط را فعال میکند و با تحریک اقتصاد منجر به رشد اقتصادی و اشتغالزایی خواهد شد. یا در خصوص صنعت موادغذایی که در برخی از اقلام مورد نیاز و ضروری کشور بیش از 90 درصد واردات انجام میشود، با بازنگری در سیاستها و تمرکز روی کالاهای مورد نیاز میتوان واردات را محدود کرد و در مقابل با تکیه بر تولید داخل، هم به رشد اقتصادی و هم اشتغالزایی کمک کرد. از اینرو پیشبینی صندوق بینالمللی پول امیدوار کننده است اما در داخل و آن بخش از اقتصاد که متأثر از عوامل خارجی نیست، نیز زمینهها و محرکهای رشد اقتصادی فراوانی یافت میشود که با تجدیدنظر، ایجاد هماهنگی بیشتر، تمرکز تمام حکومت بر تقویت آن بخشها و تقاضاهای اجابت نشده، رفع موانع رونق برای این بخشهای مولد و مسائلی از این دست میتوان به یک رشد مثبت اقتصادی با ثبات دست یافت و این ثبات از اهمیت ویژهای برای اقتصاد برخوردار خواهد بود.
اقتصاددان
صندوق بینالمللی پول (IMF) در تازهترین گزارش خود پیشبینی کرده است که از سال آینده میلادی یعنی 2021، شرایط اقتصادی ایران بهتر خواهد شد و رشد اقتصادی ایران در این سال به ۳.۲ درصد میرسد. درحالی که برای سال 2020 میلادی رشد اقتصادی کشور را منفی 5 درصد تخمین زده و به تشدید تحریمهای امریکا علیه ایران و شیوع گسترده کرونا در کشور اشاره کرده است. این نهاد مانند گزارشهای سابق خود، تأکید دارد که روند نرخ تورم در ایران کاهشی است و در سال ۲۰۲۱ شاهد تورم ۲۵ درصدی در ایران خواهیم بود. در خصوص تراز حساب جاری کشور و نرخ بیکاری نیز صندوق بینالمللی پول روند رو به بهبودی را برای سال 2021 پیشبینی کرده که امیدبخش است؛ اگرچه مسائل اقتصادی پیچیدهتر از این پیشبینی هاست.
صندوق بینالمللی پول و نهادهای دیگری نظیر بانک جهانی، به طور معمول در این زمینه به دادههای آماری کشورها نظیر گزارشهای داخلی رجوع میکنند. مانند گزارشهای بانک مرکزی، مرکز آمار و سایر نهادهای آماری کشور که چشماندازی از اقتصاد ایران ارائه میدهند. همچنین در این راستا، پیشبینیهای اقتصاد جهانی، اقتصاد منطقهای و همینطور مناسباتی را که برای آن کشور قائل هستند، نیز مورد توجه قرار میدهند.
درباره این گزارش امیدوارکننده که البته جزئیات نحوه محاسبه آن به طور کامل در دست نیست، به نظر میرسد که صندوق بینالمللی پول به آینده شاخصهای اقتصادی و وضعیت اقتصاد طرفهای قراردادی ایران و روند بازارهای جهانی نیز توجه کرده است. برای مثال، احتمالاً صندوق بینالمللی پول روند رو به بهبود قیمت نفت در بازارهای جهانی و افزایش ظرفیت تولید محصولات پتروشیمی (آنچه مسئولان بهعنوان جهشهای دوم و سوم پتروشیمی یاد میکنند) را نیز در نظر گرفته است. به نتیجه رسیدن سرمایه گذاریهای بزرگی که در صنعت نفت و پتروشیمی انجام میشود، میتواند در این زمینه تضمین کننده بخشی از پیشبینیهای صندوق باشد. البته این تخمینهای اقتصادی در بلندمدت از یک قوت تحلیلی برخوردارند اما در بازه یک یا دو ساله، از آنجایی که اتفاقات و پیشامدهایی نظیر آنچه با شیوع ویروس کرونا، حادثه 11 سپتامبر و فروپاشی شوروی در سراسر جهان رخ داد، قابل حدس و محاسبه نیست و از اینرو لازم است در نظر داشته باشیم که پیشبینیها معمولاً انحرافاتی دارند. با این حال ایران به سبب برخورداری از یک بازار بزرگ مصرفی در داخل میتواند حتی فراتر از گزارشهای بینالمللی عمل کند. اقتصاد ایران یک بازار بزرگ 85 میلیون نفری دارد که بشدت میتواند روی شاخص رشد اقتصادی تأثیر بگذارد. بازار بزرگ مصرفی ایران (با حداقل 40 میلیون تقاضای فعال) و تقاضاهایی که به آن هنوز پاسخ داده نشده، نشان میدهد که با یک برآورد صحیح از این بازار و پاسخ دهی به نیازها، میتوان رشدی ثابت و پایدار به میزان 3 تا 4 درصد ایجاد کرد و با عوامل دیگری مانند سرمایهگذاری خارجی به تقویت آن پرداخت.
باید توجه کنیم که ایران مانند کشورهای همسایه خود در حاشیه خلیج فارس نیست که بازار مصرف کوچکی داشته باشد. به عبارتی کشورهای منطقه نظیر بحرین، قطر و امارات از بازار بزرگ برای کالاهای مصرفی بیبهرهاند اما کشور ما با تمرکز بر همین تقاضای اجابت نشده در بخشهایی نظیر مسکن و محصولات غذایی میتواند نه تنها در آن بخشها، بلکه در زمینه پیوندهای صنعتی و زنجیرهای که به آن متصل است، هم اشتغال ایجاد کند و هم رشد اقتصادی را در یک نرخ قابل قبول و مثبت به ثبات برساند.
این موضوع فراتر از پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول و سایر نهادهای بینالمللی است و ظرفیتی است که در داخل کشور نهفته است. برای مثال در بخش مسکن که در یک رکود ناشی از غفلت و کمتوجهی به سر میبرد، با تجدید نظر در تصمیمات سه قوه میتوان گشایشهایی را رقم زد. فعال شدن این صنعت، پیوندهای دیگر و صنایع مرتبط را فعال میکند و با تحریک اقتصاد منجر به رشد اقتصادی و اشتغالزایی خواهد شد. یا در خصوص صنعت موادغذایی که در برخی از اقلام مورد نیاز و ضروری کشور بیش از 90 درصد واردات انجام میشود، با بازنگری در سیاستها و تمرکز روی کالاهای مورد نیاز میتوان واردات را محدود کرد و در مقابل با تکیه بر تولید داخل، هم به رشد اقتصادی و هم اشتغالزایی کمک کرد. از اینرو پیشبینی صندوق بینالمللی پول امیدوار کننده است اما در داخل و آن بخش از اقتصاد که متأثر از عوامل خارجی نیست، نیز زمینهها و محرکهای رشد اقتصادی فراوانی یافت میشود که با تجدیدنظر، ایجاد هماهنگی بیشتر، تمرکز تمام حکومت بر تقویت آن بخشها و تقاضاهای اجابت نشده، رفع موانع رونق برای این بخشهای مولد و مسائلی از این دست میتوان به یک رشد مثبت اقتصادی با ثبات دست یافت و این ثبات از اهمیت ویژهای برای اقتصاد برخوردار خواهد بود.
حمایت نه، فرصتهای برابر میخواهیم
سهیل معینی
مدیر مسئول روزنامه ایران سپید
این یادداشت را در شرایطی مینویسم که حدود نیم میلیون نفر از هموطنانی که دارای محدودیتهای پایدار بینایی هستند مانند بسیاری از آحاد جامعه متحمل آثار ثانویه تحریمهای تحمیلی و فشارهای اقتصادی ناشی از آن و نیز پیامدهای ایام کرونا هستند که چالشهای مضاعف در برابر آنها قرار داده است. با وجود این شهروندان نابینا و کمبینا به عنوان تحصیلکردهترین گروه دارای معلولیت کشور که مؤید آن هزاران فرد دارای مدارک عالی تحصیلی و شاغل در پستهای معتبر مدیریتی، هیأتهای علمی، وکالت و مشاوره در شاخههای مختلف روانشناسی است، دارای انتظاراتی بحق و متناسب با توانمندیها و سطح دانش خود بالاتر از مطالبات رفاهی و اقتصادی هستند. این گروه به طور اختصار آنچه انتظار دارند فرصتهای برابر در عرصههای گوناگون مشارکت است. نان نمیخواهند، فرصت نانآوری میخواهند. به تعبیر عوام دستگیری نمیخواهند، باز گذاشتن دستشان را برای ساختن آینده خود و کمک به ساختن جامعه میخواهند. به عبارت دیگر بزرگترین چالش فراروی نابینایان و کمبینایان فراهم آوردن بستر لازم جهت استیفای حقوق این شهروندان به جای سخن گفتن از شناسایی حقوق آنهاست.
مصداق بارز این بحث رویههای استخدامی است. همان طور که پیشتر آمد نابینایان به یمن تحصیلات خود بیشترین واجدین شرایط در میان افراد معلول در کنار افراد دارای محدودیتهای حرکتی برای شرکت در آزمونهای استخدامی دولت و احراز پستهای دولتی هستند.
وجود سهمیه ۳درصد استخدامی برای افراد معلول نیز ظرفیتی است مضاعف برای برخورداری نابینایان و کمبینایان از استخدامهای دولتی، اما متأسفانه بررسی روند این استخدامها در سالهای اخیر مبین سدهای آشکار و پنهان برای جذب این افراد است. مثلاً آموزش و پرورش به شکلهای مختلف از جذب نابینایان و کمبینایان برای پستهای آموزشی در نظام آموزش عادی کشور خودداری کرده و جذب نابینایان را در این پستها فقط به آموزش و پرورش استثنایی احاله داده است که عملاً موجب محرومیت بسیاری از نابینایان کامیاب در آزمونهای علمی استخدامی از جذب در این دستگاه دولتی که از قضا بیشترین ظرفیت استخدامی را به خود اختصاص داده است، شده که این محرومیت مبنای بسیاری از پیگیریهای حقوقی و اداری تشکلهای نابینایان در سالهای اخیر بوده است. اما سد واقعی در برابر به کارگیری توانمندیهای علمی نابینایان تعصبات و پیشداوریهای نهادینه شده در ذهنها مبنی بر اغراق در تأثیر محدودکننده نابینایی بر عملکرد اجتماعی این گروه است.
ردپای این تعصب را نزد کارفرمایان بخش خصوصی نیز میتوان یافت. به همین دلیل مانند کشورهای موفق در کارآفرینی برای افراد معلول، وجود تشکیلات حمایت شغلی برای افراد معلول از جمله نابینایان در کشور ما نیز امری ضروری است. وجود نوعی مددکاری شغلی از کاریابی گرفته تا حمایتهای تثبیت شغلی شامل توجیه کارفرمایان، ارائه پشتیبانیهای فنی و مهارتی به افراد معلول متناسب با مشاغلشان.
روند بسیار کند ایمنسازی معابر شهری برای تردد شهروندان نابینایان علیرغم دستورات اکید ستادهای مناسبسازی و صرف هزاران میلیارد تومان در عرصه عمران و آبادانی شهری همچنان از مهمترین مصادیق ناامنی روانی برای مشارکت اجتماعی افراد آسیبدیده بینایی است.
عدم دسترسی به خدمات توانبخشی به دلیل تعطیلی بخش عمدهای از مراکز دولتی و عدم جایگزینی با خدمات توانبخشی بخش خصوصی از مهمترین چالشهای افراد نابینا و کمبینا است.
به راستی شهروندان نابینا و کمبینایان بویژه زنان و کودکان و عمدتاً ساکنین شهرستانها و روستاها چگونه میتوانند نیازهای خود را در عرصه توانبخشی مانند فراگیری مهارتهای تحرک و جهتیابی، مهارتهای مدیریت زندگی مستقل فردی، مهارتهای کار با فناوریهای اطلاعاتی و سایر مهارتهای پایهای مورد تقاضایشان را رفع کنند.
در عرصه آموزشی نیز چالشها همان محرومیت از برخورداری برابر از فرصتها و امکانات است. منطقی و پذیرفتنی نیست عدم دسترسی دانشآموزان نابینا با مهمترین بستر نرمافزاری آموزش از راه دور آموزش و پرورش یعنی نرمافزار شاد که معنای ساده آن یعنی محرومیت مضاعف دانشآموزان نابینا از آموزش در ایام کروناست. دانشجویان و اساتید نابینا نیز با مشکل مشابهی در مراکز آموزش عالی روبهرو هستند. این مشکلات افزون بر کمبودهای موجود در نظام آموزش عالی از جمله عدم پرداخت به موقع شهریه دانشجویان نابینا، عدم حمایتهای لازم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در امر خطیر دسترسی دانشجویان نابینا به منابع آموزشی دسترسپذیر فناوریهای کمک آموزشی مورد نیاز و ساماندهی برگزاری امتحانات این دانشجویان و انجام امور پژوهشی آنان است.
در سالهای اخیر بسیار از این مشکلات نوشتهایم. اما انتظار محوری در این امر که تضمینکننده شکلگیری روند بیبازگشت حل این مشکلات است، تدوین و اجرای برنامه عملیاتی بهزیستی افراد معلول در همه عرصهها از سوی سازمانهای اصلی متولی و ورود نهادهای نظارتی بر حسن اجرای قوانین مانند مجلس شورای اسلامی و نهاد تازه تأسیس کمیته نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان است که میتوانند با ایجاد روند گزارشگیری مستمر از اقدامات همه دستگاهها در زمینه تحقق حقوق شهروندان معلول از جمله نابینایان و کمبینایان به حل زیرساختی مشکلات این گروه جان تازهای بدمند؛ روندی که با حل ملموس مشکلات به جامعه معلولان کشور امید روزافزون به کاهش مشکلات را تزریق کنند.
مدیر مسئول روزنامه ایران سپید
این یادداشت را در شرایطی مینویسم که حدود نیم میلیون نفر از هموطنانی که دارای محدودیتهای پایدار بینایی هستند مانند بسیاری از آحاد جامعه متحمل آثار ثانویه تحریمهای تحمیلی و فشارهای اقتصادی ناشی از آن و نیز پیامدهای ایام کرونا هستند که چالشهای مضاعف در برابر آنها قرار داده است. با وجود این شهروندان نابینا و کمبینا به عنوان تحصیلکردهترین گروه دارای معلولیت کشور که مؤید آن هزاران فرد دارای مدارک عالی تحصیلی و شاغل در پستهای معتبر مدیریتی، هیأتهای علمی، وکالت و مشاوره در شاخههای مختلف روانشناسی است، دارای انتظاراتی بحق و متناسب با توانمندیها و سطح دانش خود بالاتر از مطالبات رفاهی و اقتصادی هستند. این گروه به طور اختصار آنچه انتظار دارند فرصتهای برابر در عرصههای گوناگون مشارکت است. نان نمیخواهند، فرصت نانآوری میخواهند. به تعبیر عوام دستگیری نمیخواهند، باز گذاشتن دستشان را برای ساختن آینده خود و کمک به ساختن جامعه میخواهند. به عبارت دیگر بزرگترین چالش فراروی نابینایان و کمبینایان فراهم آوردن بستر لازم جهت استیفای حقوق این شهروندان به جای سخن گفتن از شناسایی حقوق آنهاست.
مصداق بارز این بحث رویههای استخدامی است. همان طور که پیشتر آمد نابینایان به یمن تحصیلات خود بیشترین واجدین شرایط در میان افراد معلول در کنار افراد دارای محدودیتهای حرکتی برای شرکت در آزمونهای استخدامی دولت و احراز پستهای دولتی هستند.
وجود سهمیه ۳درصد استخدامی برای افراد معلول نیز ظرفیتی است مضاعف برای برخورداری نابینایان و کمبینایان از استخدامهای دولتی، اما متأسفانه بررسی روند این استخدامها در سالهای اخیر مبین سدهای آشکار و پنهان برای جذب این افراد است. مثلاً آموزش و پرورش به شکلهای مختلف از جذب نابینایان و کمبینایان برای پستهای آموزشی در نظام آموزش عادی کشور خودداری کرده و جذب نابینایان را در این پستها فقط به آموزش و پرورش استثنایی احاله داده است که عملاً موجب محرومیت بسیاری از نابینایان کامیاب در آزمونهای علمی استخدامی از جذب در این دستگاه دولتی که از قضا بیشترین ظرفیت استخدامی را به خود اختصاص داده است، شده که این محرومیت مبنای بسیاری از پیگیریهای حقوقی و اداری تشکلهای نابینایان در سالهای اخیر بوده است. اما سد واقعی در برابر به کارگیری توانمندیهای علمی نابینایان تعصبات و پیشداوریهای نهادینه شده در ذهنها مبنی بر اغراق در تأثیر محدودکننده نابینایی بر عملکرد اجتماعی این گروه است.
ردپای این تعصب را نزد کارفرمایان بخش خصوصی نیز میتوان یافت. به همین دلیل مانند کشورهای موفق در کارآفرینی برای افراد معلول، وجود تشکیلات حمایت شغلی برای افراد معلول از جمله نابینایان در کشور ما نیز امری ضروری است. وجود نوعی مددکاری شغلی از کاریابی گرفته تا حمایتهای تثبیت شغلی شامل توجیه کارفرمایان، ارائه پشتیبانیهای فنی و مهارتی به افراد معلول متناسب با مشاغلشان.
روند بسیار کند ایمنسازی معابر شهری برای تردد شهروندان نابینایان علیرغم دستورات اکید ستادهای مناسبسازی و صرف هزاران میلیارد تومان در عرصه عمران و آبادانی شهری همچنان از مهمترین مصادیق ناامنی روانی برای مشارکت اجتماعی افراد آسیبدیده بینایی است.
عدم دسترسی به خدمات توانبخشی به دلیل تعطیلی بخش عمدهای از مراکز دولتی و عدم جایگزینی با خدمات توانبخشی بخش خصوصی از مهمترین چالشهای افراد نابینا و کمبینا است.
به راستی شهروندان نابینا و کمبینایان بویژه زنان و کودکان و عمدتاً ساکنین شهرستانها و روستاها چگونه میتوانند نیازهای خود را در عرصه توانبخشی مانند فراگیری مهارتهای تحرک و جهتیابی، مهارتهای مدیریت زندگی مستقل فردی، مهارتهای کار با فناوریهای اطلاعاتی و سایر مهارتهای پایهای مورد تقاضایشان را رفع کنند.
در عرصه آموزشی نیز چالشها همان محرومیت از برخورداری برابر از فرصتها و امکانات است. منطقی و پذیرفتنی نیست عدم دسترسی دانشآموزان نابینا با مهمترین بستر نرمافزاری آموزش از راه دور آموزش و پرورش یعنی نرمافزار شاد که معنای ساده آن یعنی محرومیت مضاعف دانشآموزان نابینا از آموزش در ایام کروناست. دانشجویان و اساتید نابینا نیز با مشکل مشابهی در مراکز آموزش عالی روبهرو هستند. این مشکلات افزون بر کمبودهای موجود در نظام آموزش عالی از جمله عدم پرداخت به موقع شهریه دانشجویان نابینا، عدم حمایتهای لازم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در امر خطیر دسترسی دانشجویان نابینا به منابع آموزشی دسترسپذیر فناوریهای کمک آموزشی مورد نیاز و ساماندهی برگزاری امتحانات این دانشجویان و انجام امور پژوهشی آنان است.
در سالهای اخیر بسیار از این مشکلات نوشتهایم. اما انتظار محوری در این امر که تضمینکننده شکلگیری روند بیبازگشت حل این مشکلات است، تدوین و اجرای برنامه عملیاتی بهزیستی افراد معلول در همه عرصهها از سوی سازمانهای اصلی متولی و ورود نهادهای نظارتی بر حسن اجرای قوانین مانند مجلس شورای اسلامی و نهاد تازه تأسیس کمیته نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان است که میتوانند با ایجاد روند گزارشگیری مستمر از اقدامات همه دستگاهها در زمینه تحقق حقوق شهروندان معلول از جمله نابینایان و کمبینایان به حل زیرساختی مشکلات این گروه جان تازهای بدمند؛ روندی که با حل ملموس مشکلات به جامعه معلولان کشور امید روزافزون به کاهش مشکلات را تزریق کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
ایام رحلت پیامبر اکرم،حضرت محمد(ص) شهادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت حضرت امام رضا(ع) را تسلیت میگوییم
-
قرارِ رسول
-
به وقت صلح باید صلح کرد و به وقت جنگ باید جنگید
-
جادهها بسته شد
-
به کادر درمان رحم کنید
-
تاب میآوریم؟
-
سلام ایران
-
بیاخلاقیها به دیگران هم میرسد
-
سکوت زیانبار در برابر قطار تخریب
-
آینده بازار ارز
-
همچنان در یک آغاز هستید
-
اشتغال زنان، مهمترین عامل ماندگاری در روستا
-
زلزله شبانه «بشار» در پرسپولیس
-
فناوری به کمک نابینایان آمد
-
عربستان از عضویت شورای حقوق بشر باز ماند
-
صفحه ویژه ایران قرن
-
برد بی رقیب روسیه و باخت با رقیب سعودی
-
مسیر رونق اقتصاد ایران
-
حمایت نه، فرصتهای برابر میخواهیم
اخبارایران آنلاین